دامغان

دامغان با وسعت 312/12110 کیلومتر مربع از طرف شمال به خط الراس و به کوههای البرز، از شرق به شهرستان شاهرود، از جنوب به دشت کویرمرکزی ایران و از غرب به شهرستان سمنان منتهی می شود. دامغان در طول جغرافیایی بین 53 درجه و 15 دقیقه و 55 درجه و 20 دقیقه و عرض جغرافیایی بین 34 درجه و 45 دقیقه و 36 درجه و 58 دقیقه قرار دارد. ارتفاع شهر از سطح دریا 1170 متر و اختلاف ساعت آن با تهران 11 دقیقه و 5 ثانیه است .

جاذبه های توریستی شهرستان دامغان

خداوند، مناطق مختلف شهرستان دامغان را زیبا آفرید و خلق خدا در گذشته دور، شهر دامغان را اذا هم شهر و هم مناطق طبیعی، آن دارای بناها و مناظر طبیعی زیبا هستند.در شهر دامغان بناهای متبرکه، آموزشی، بهداشتی و بازرگانی قدیمی ساخته شده که قدمت بعضی از آنها به قرنها می رسد: مسجد، مدرسه، حمام عمومی، کاروانسرا، ضمن آنکه از لحاظ سبک و هنر به کار رفته زیبا هستند، بطور هماهنگ و در فواصل از یکدیگر بنا شده اند که نه تمرکزی بیهوده و نه توزیعی دور از اقتصاد شهری را سبب شوند و از این لحاظ نیز بخش قدیمی دامغان از بافت بسیار مناسب و زیبایی برخوردار است، به عبارت دیگر، دامغان شهری بوده است منسجم که پیکره های اصلی و فرعی اش با یکدیگر هماهنگ شده اند و فضایی را به وجود آورده اند که هم تابع اقلیم و هم تابع تاریخ و هم پیرو نیازهای کارهای تولیدی و انجام مراسم مذهبی و امور آموزشی و خدماتی بوده و محلات شهر، هر یک مجهز به بناهای خاص خدمات عمومی (از مذهبی تا بهداشتی و از مدارس تا دکانها) بوده است.از ویژگیهای بخش قدیمی دامغان، نسبت به دیگر شهرهای استان سمنان و حتی دیگر شهرهای کشور، این است که در هیچ شهری جز دامغان کوچه ها و گذرهای فراخ را نمی یابید که جوی های آب از میان آن بگذرند و از سر دیوار هر حیاطی، درختی و یا شاخه ها آن، خود را به رهروان عرضه کند.اما دست کم، از دو دهه پیش به این طرف، شهر دامغان شاهد رویدادهایی بوده و هست که به دگرگونی آن دامن زده و توسعه هماهنگ آن را در راستاهای نو، قرار داده اند. علاوه بر شهر دامغان که با داشتن سبکی خاص خود و بناهای متبرکه و فرهنگی و تجاری قدیمی بسیار جالب، به عنوان جاذبه های توریستی (که به آنها فقط اشاره ای شد) هم در مناطق کوهستانی بالا دست و هم در مناطق دشتی و کویری پایین دست، با اقالیم و چشم اندازهای متفاوت، مناظر و امکاناتی وجود دارد که می تواند به عنوان محل های توریستی، مورد توجه بیشتری قرار گیرد به عنوان مثال: چشمه علی با مناظر طبیعی بسیار زیبای آن در مناطق کوهستانی و ییلاقی در شمال دامغان (در رشته کوه البرز) که تفرجگاه عمومی ساکنان شهر و مناطق اطراف برای حدود هفت ماه از سال می باشد، از جاذبه های توریستی این منطقه به شمار می رود. نواحی دشتی جنوبی دامغان که ضمن داشتن آب و هوای خشک، از تنوع شرایط طبیعی بسیار جالبی برخوردار است از آن جمله اند:

کویر حاج علی قلی یا کویر چاه جم و تنوع پوشش زنده (گیاهان) و پوشش غیر زنده آن (نمکزار و تپه های ماسه ای به اشکال مختلف). ارتفاعات جنوبی دامغان که دشت دامغان را از منطقه دشت کویر جدا می کند. این کوههای کم ارتفاع، با دارا بودن ترکیبات و تشکیلات متنوع، مناظر الوان و زیبایی را بوجود آورده اند که برای هر بیننده ای بسیار جالب است، به ویژه گنبد های نمکی آن.واحه ها یا روستاهای کوچک حاشیه دشت کویر مانند معلمان و سینگ و… که نمونه ای از یک زندگی در شرایط سخت طبیعی و اقلیم خشک و نامساعد را نشان می دهد که در سالهای اخیر به علت پرت و دور افتاده بودن آن، تاسیساتی را در آن برای تولید برق از انرژی خورشیدی به وجود آورده اند که بر جاذبه توریستی این منطقه افزوده است. این روستاها در واقع در واقع حکم بنادر در دریای کویر هستند با این تفاوت که جای آب، در ساحل دریای خشک و نمکی سابق قرار گرفته اند. سازندها یا تشکیلات زمین ساختی مربوط به دوران سوم زمین شناسی به نام نئوژن که بعد از روستای معلمان و در ساحل دریای نمک واقع شده و با داشتن ترکیبات گوناگون (نمک، رس و…) مناظر الوان و بسیار زیبایی دارند. در اینجا قابل ذکر است که در آریزونا و کالیفرنیای آمریا از این نوع تشکیلات زمین ساختی وجود دارد که به آن گلدن کینون (Golden canyon) یعنی زمین های فرسایش یافته طلایی می گویند و از مواردی است که توریست را به آن نقاط جلب می کند و این راه، درآمد سرشاری هم دارند. اما در کشور ما با داشتن این گونه تشکیلات، چه درمنطقه دامغان و چه در مناطق دیگر، آن هم در سطحی بسیار وسیع و زیباتر از آنچه در آمریکاست، به آنها توجه نداریم و بدون استفاده مانده و حتی آنها را به عنوان عوامل نامساعد و مایه بدبختی منطقه می پنداریم.بنابر این شهرستان دامغان از لحاظ جاذبه های توریستی غنی است که اگر درست برای آن برنامه ریزی بشود می توان هر گروه توریست را برای چندین روز در دامغان سرگرم کرد.

به نظر می رسد این نام ترکیبی از ترکی (تاری ؛ خدا ) و خانه فارسی است . « گدار » باستان شناس معروف درباره مسجد تاریخانه چنین نوشته است:« نمونه ای از بناهایی که مقدم بر دوره سلجوقیان است می توانیم ارئه دهیم یعنی مقدم بر دوره ای که نمونه اصلی مساجد ایران در آن تشکیل یافته است دو نمونه از میان آنها مسجد جامع نائین و تاریخانه دامغان است » تاریخانه به معنی خانه خدا است و آن را مسجد چهل ستون هــــــم می نامند و این رقم اغلب در ایران نماینده آن نیست که حتماً چهل ستون داشته باشد بلکه به معنی ستون های متعدد است نقشه این بنا نقــشه مساجد صدر اسلام است که از هر عنصر خارجی عاری است. در دوره سلجوقیان به جای مناره خشت و گلی آن که ریخته بود برجی از آجر ساخته اند . این مناره جدید را در جای مناره قدیم نساخته اند بلکه در کنار آن بنا کرده اند . این بنا شامل صحنی است تقریباً مربعی که از چهار طرف طاقهایی دارد و یکی از طاق نماها که عمیق تر از دیگران است جای مقصوره مسجد را دارد و به همین جهت مواجه با قبله است نقشه این مسجد ساده ترین و خالص ترین و حتی می توان گفت علمی ترین مساجد صدر اسلام است . در بنای تاریخانه یعنی در اشــــــکال معماری که در آن به کار برده اند و در شکل ساختمان هیچ چیز نیست که ایرانی خالص نباشد حتی می توان گفت در این بنا هیچ شکل و هیچ جزئی از ساختمان نیست که متعلق به معماری زمان ساسانیان نباشد .

تپه حصار دامغان

در کاوش های تپه حصار دامغان، در سالهای 1310 و 1311 ه.ش سه دوره استقرار آشکار شده، آثار و بازمانده فرهنگ های گوناگون از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی به دست آمده است. مردم ساکن تپه حصار بر پایه مهرهای استامپی (مسطح) و استوانه ای(سیلندری) که از این محل به دست آمده، در دوران پیش از تاریخ دارای خط و یا گونه ای علامت اختصاری بوده اند. پیدایش این خط می رساند که این مردمان دارای خط بودند و می نگاشتند و مهرهای یافت شده، پاسخ نامه های آنان است و بی گمان با بین النهرین و درّه سند در پیوند بازرگانی بوده اند. از سوی خاور با جلال آباد و بدخشان از طریق شهر سوخته سیستان، تجارت سنگ لاجورد و در کوهی داشته و به بین النهرین و ایلام فلز صادر می کردند، زیرا در تپه حصار کوره ذوب فلز و قطعه های ریز سری پیدا شده است. بر پایه آزمایشهای کربن 14 ، دیرین ترین لایه تمدنی حصار از 6 هزار و 600 سال پیش استو جدیدترین دوره فرهنگی در همین تپه، در حدود 3 هزار و 900 سال پیش است. از این رو در بین دیرین ترین لایه های فرهنگی تا جدیدترین لایه های حصار، 2 هزار و 700 سال معماری، فرهنگ، تاریخ و زندگی انسان نهفته است. با به دست آمدن استخوان چهارپایان، چون گاو، گوسفند، بز، غزال، و شتر می توان اهمیت دام و دامپروری را در میان این مردمان دریافت. همچنین با بدست آمدن دانه های نباتی، مانند: کنجد، پنبه دانه، گندم، جو و حتی انگور، می توان پذیرفت که کشاورزی، کشت دانه های نباتی، کشت گندم و جو به همان اندازه دامپروری، شکوفا بوده است. با توجه به گفتار بالا می توان گفت که زندگی اقتصادی مردم تپه حصار، در سه دوره یاد شده، بر سه اصل : پیوند بازرگانی، دامپروری و پرورش طیور و کشاورزی استوار بوده است.

برج طغرل

در جنوب روستای مهماندوست و بین مهماندوست و روستای امام آباد ساختمان آجری بدون سقفی است که در سال 490 هجری قمری ساخته شده است. در آجر کاری آن دقت و مهارت عجیبی به کار رفته است که هم اکنون پس از 935 سال تیزی لبه تزئینات قرنیز با آن همه پیچ و خم آن از مسافت چندین متری پدیدار و مشخص است و در تزئینات آجری آن خصوصاً حاشیه قرنیزهای بالای آن قطعات بزرگ آجر را طوری تراشیده اند که گویی مانند چوب به وسیله اره کار کرده باشند و تمام پیچ و خمها و چین خوردگیهای آجرها را با لبه های تیز از کار درآورده اند. تاریخ بنا با زمان سلطان سنجر سلجوقی مطابقت دارد. معلوم نیست که چرا این بنا سقف ندارد. مردم محل آن را امامزاده قاسم می گویند، و می گویند سابقاً برای این برج سقف ساخته اند ولی پس از گذشت شبی، صبح دیدند سقف ندارد!

گنبد پیرعلمدار

در نزدیک مسجد جامع و مدرسه حاج فتحعلی بیگ گنبدی است به سبک ساختمان چهل دختران اما نه به آن ظرافت و زیبایی. قریب سیزده متر از سطح زمین تا نوک گنبد ارتفاع دارد و مقبره محمد بن ابراهیم پدر ابوحرب بختیار ممدوح منوچهری است. در سال 417 قمری (1008 سال پیش) بنا شده است. در داخل گنبد کتیبه ای به خط کوفی و سورمه ای رنگ نوشته شده که از حیث هنر کم نظیر است.

قلعه گردکوه

قلعه گردکوه در غرب دامغان و در نزدیکی روستای قدرت آباد واقع شده است. فاصله این قلعه تا روستا 8 کیلومتر و تا دامغان حدود 15 کیلومتر می باشد دیواره های این قلعه از جنس سنگ و گچ می باشد که آنرا احاطه کرده اند. این قلعه دارای سه آب انبار مسقف می باشد که در قسمت جنوبی دژ واقع شده و هر سه به هم راه دارند آب آنها از چشمه پیخار به وسیله جویی که قبلاً وجود داشته تامین می شده است. گردکوه به شکل گنبد می باشد و احتمالاً به همین خاطر آن را بدین نام نامیده اند. این قلعه در شاهنامه فردوسی با نام دژ گنبدان آمده است و شاعر در چندین مورد بدان اشاره کرده است، از آن جمله آمده است که اسفندیار فرزند گشتاسپ مدتی به فرمان پدرش در این قلعه زندانی بوده است:

بر دندش از پیش فرخ پدر سوی گنبدان دژ پر از خاک و سر

شهرت گردکوه بیشتر به دوران اسماعیلیه بر می گردد. به زمانی که حسن صباح و فدائیان بی باکش با کاردهای زهر آلودشان وحشت به جان تمامی حکام و فئودالهای سلجوقی انداخته بودند. در آن دوره فردی به نام رئیس مظفر حاکم دامغان بود وی دعوت حسن صباح را پذیرفت و از آنجا که فرد ثروتمندی بود قلعه الموت را به مبلغ سه هزار دینار خرید و به حسن صباح داد او همچنین نامه ای به برکیارق پادشاه سلجوقی نوشته و از او خواست که قلعه گردکوه را به او ببخشد شاه سلجوقی نیز موافقت کرد و قلعه را به وی داد. رئیس مظفر در راه آبادی این قلعه تلاش زیادی کرد و تمامی ثروت خود را در این راه خرج کرد. وی قلعه را کانون تبلیغ فرقه اسماعیلیه کرده بود و هیچ کمکی را از آنها دریغ نمی کرد.

چشمه علی

چشمه علی در دره با صفایی واقع شده است و تا شهر دامغان 35 کیلومتر فاصله دارد در قسمت جنوبی مجموعه چشمه علی ساختمانی قرار دارد که توسط آغا محمد خان قاجارساخته شده است. در سمت شمالی و در داخل دریاچه به فاصله قریب پانصد متر از تپه های آبده، ساختمانی است دو طبقه و دارای ایوان و محصور در آب که توسط فتحعلی شاه قاجار ساخته شده است. طبقه فوقانی و تحتانی از دو طرف باز است و هر کس در آن بنشیند می تواند دو طرف آن را ببیند در اطراف و در اطراف دریاچه چشمه های زیادی است که از آنها آب خارج می شود. و یکی از آنها که در پای درختی کهن است و آب با فشار از آن می آیند می گویند؛ سم اسب حضرت علی(ع) در اینجا فرو رفته و آب بیرون آمده و قطعه سنگ بزرگی که روی آن نقشی دارد کنار این چشمه است و درختان چنار کهنی که زائران چشمه علی به شاخه های آن قطعه های پارچه گره زده اند و به اصطلاح دخیل بسته اند. و علت اینکه به این چشمه ، چشمه علی می گویند را همین موضوع می دانند. اما در واقع اسم این چشمه ترکی است و «الی بلاغ» است نه علی. و دانسته نیست این نام ترکی «الی بلاغ» (پنجاه چشمه) از کجا آمده است. در هر صورت این مکان زیارتی و تفریحی مکان مناسبی برای مسافران به خصوص مسافرینی که از شمال خود را به این منطقه می رسانند می باشد.

تاریک خانه دامغان جلوه ای از هنر ایرانیان

ایالت پرآوازه قومس (کومش) با سابقه دیرینه و افتخارآمیز خود ابنیه و آثار متعدد و ارزشمندی از دورانهای مختلف قبل و بعد از اسلام به یادگار دارد که هر یک از آنها، سند هویت و گواه اهمیت این منطقه محسوب می شود. در بین بناهای تاریخی این ایالت، مسجد تاریخانه دامغان از شاخصیت ویژه ای برخوردار و شهرت جهانی دارد و قبل از آن که سایر ابنیه تاریخ قومس مطرح و مورد توجه قرار گیرد، این مسجد بواسطه بعضی ویژگی های معماری آن، از میراثهای گرانقدر فرهنگی کشور معرفی و به ثبت رسیده است. در رابطه با خصوصیات منحصر به فرد این بنای عظیم ایرانی و اسلامی، «مسیو گدار» فرانسوی رساله نسبتاًمفصلی نوشته که ترجمه آن در شماره 1 و 2 سال اول مجله «مهر» مورخ خرداد و تیر سال 1312 شمسی درج و در کتب مختلف تاریخ و جغرافیای دامغان نقل گردیده که علاقمندان برای استفاده از متن کامل و آگاهی از جزئیات فنی این بنای ارجمند، بایستی به منابع یاد شده مراجعه نمایند و در اینجا برای اجتناب از اطاله کلام، قسمتی از رساله مزبور را که حاوی نکات ویژه مقاله می باشد نقل می کنیم:

«نقشه این مسجد ساده ترین و خالص ترین و حتی می توان گفت علمی ترین نقشه های مساجد صدر اسلام است. تصادف بسیار خوبیست که این مسجد در ایران واقع شده و مخصوصاً از دوره ایست که بناهای اسلامی هنوز در تحت نفوذ سبک های ایرانی در نیامده و در ضمن بر ما معلوم می کند که مساجد ایران، گذشته از نقشه چه چیزهای دیگر از اعراب پذیرفته است. بنابراین چنین به نظر می آید که مساجد ایران فقط اثر مختصریاز نقشه های مساجد عرب پذیرفته باشد. در بنای تاریخانه یعنی در اشکال معماری که در آن به کار برده اند و در شکل ساختمان، هیچ چیز نیست که ایرانی خالص نباشد. حتی می توان گفت در این بنا هیچ شکل و هیچ جزئی از ساختمان نیست که از بناهای دیگر ناحیه ای که این مسجد در آن ساخته شده است تقلید کرده باشند. ستونهای تاریخانه دارای طاقهای ضربی وسیعی است که موازی با نماهاست و در تمام طول خود از طرف بیرون یعنی از طرف مسجد باز است و مانند ایوانهای واقعی بنهای ساسانیانست. این طرز ساختمان به کلی ایرانیست. بقیه بنا با قسمت های دیگر آن متناسب است. طاقهای آن رومی نیست و حتی از آن طاقهای منکسر هم نیست که آنها را طق ایرانی می نامند و استعمال آن در ایران و اطراف ایران در زمان «بنی عباس» به بعد معمول شده، ولی طاقهای کامل دوره ساسانیان است که زنجیره دار می ساختند و مرکب از دو پایه مرتفع است. تعداد و اشکال پایه های طاقهای این بنا در کمال وضوح ثابت می کند که آنرا مکرر تعمیر کرده اند. ولی قسمت عمومی نقشه آن کاملاً متعلق به بنای اصلی است.نقشه این بنا با رواقهای وسیع آن به همان حال اصلی بدوی خود نیست. زینت های معماری آن در بعضی ستون ها مخصوصاً طاقهای آن ایرانی نیست و منسر و جرزهای تاریخانه نیست.»

ضمناًآقای گدار پس از شرح و بسط جزئیات سبک بنای این مسجد و قیاس آن با قصر سامانی مکشوفه در «تپه حصار» دامغان، به زمان ساخت آن پرداخته و می نویسد: «طاقهای مقصوره این مسجد هنوز کاملاً ساسانی است. معذالک اندک تمایلی در آن دیده می شود که در قله آن انکساری تولید کنند و طاقهای رواق آن حالتی از شکل مخصوص طاقهای ایران دارد. از طرف دیگر معلوم است که تبدیل طاقهای ساسانی به طاقهای منکسر «بین النهرین» در ظرف قرن هشتم میلادی پیش آمده، انحنای درگاه های دروازه بغداد که بازمانده قصری است که «هارو الرشید» در «رقه» در سال 174 هجری بنا کرده، همان انحنایی است که بخصوص معماری اسلام می شود. اگر ما در این دوره تصادف تکامل معماری ایرانی را در ایران و در بین النهرین محتمل بدانیم، می توان تصور کرد که تاریخانه در میان قدیمی ترین زمان ممکن یعنی جلوس اولین خلیفه عباسی «سفاح» در132 هجری و سلطنت هارون الرشید (170-193 هجری) ساخته شده، یعنی در حدود اواسط قرن دوم هجری»

آری، مسجد تاریخانه دامغان با دارا بودن چنین سابقه دیرپای و هنر معماری اصیل آن است که مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی و علمای باستانشناسی و معماری بوده و همه ساله گروه بسیاری را برای دیدار و عکس برداری به سوی خود می کشاند. نگارنده در مسافرت اخیر به دامغان، با فصت بیشتر، ضمن تهیه بلیط ورودی از قسمت های مختلف مسجد دیدار و عکسبرداری کرده و متاسفانه با وضعیتی مواجه شدم که تصدیع و تنظیم این مقاله را در پی داشته و لازم است اولیای محترم میراث فرهنگی به این سطور عنایت خاص مبذول و اقدام عاج معمول و غفلت روا نداشته و این اثر ارجمند اسلامی را از خطر انهدام مصون نگاه دارند، در سقف رواق ها، هم قسمت شمال و هم ناحیه جنوبی بالاخص ترک های فاحشی ایجاد شده و به احتمال قوی موجب فرو ریختن سقف ها و دیوار ناحیه جنوبی مسجد خواهد شد.

البته مسئولین برای پیشگیری از چنین پیش آمدی با نصب تیر چوبی بصورت خیلی ابتدایی و غیر فنی، ظاهراًخطر را مهار کرده اند، ولی این عملکرد از مهندسین و کارشناسان ارجمند میراث فرهنگی دور از انتظار بوده و در حالیکه مشاهده می شود در سایر نقاط و در مکان های دور دست منطقه، برای تعمیر و یا بازسازی مدفن «شاعر» و یا عارفی میلیونها تومان هزینه کرده و آن مکان را از یک ویرانه خشت و گلی، با استفاده از مصالح مرغوب، به بنایی با شکوه و آبرومند تبدیل و نگاهداری می کنند، آیا سزاوار است که تاریخانه (خانه ای از خانه های خداوند) با این سابقه درخشان تاریخی و اینکه مورد توجه خاص صاحبان ذوق و هنر می باشد، این چنین مورد کم توجهی قرار گرفته و در اثر تاخیر در تعمیرات اساسی، هزینه های بسیار سنگینی را بر بودجه میراث فرهنگی کشور تحمیل نماید؟ البته نمی گوییم که چرا برای فلان عارف و یا فلان شاعر چنین هزینه شده است، زیاد بایستی شود، چون شاعران و عارفان از هر نقطه که باشند از مفاخر فرهنگی کشور محسوب و هر چه که در مورد بزرگداشت آنان صورت گیرد، موجب مسرت و سرافرازی و افتخار است، ولی حرف بر سر این است که چرا برای تاریخانه آنچنان که شایسته این اثر گرامی و الهی می باشد، اقدام بنیادی صورت نگرفته؟ شاید به این سبب که در دامغان قرار گرفته؟ بطور قطع چنین است، زیرا اگر تاریخانه در اصفهان یا مراکز دیگر استانها واقع شده بود، این سان بی مهری درباره آن روا نمی داشتند و چون گوهری گرانبها از آن محافظت می کردند.

به هر حال اگر غیر از این است، چه بهتر که اولیای محترم میراث فرهنگی، عکس این استنباط را ثابت کنند تا نگارنده ضمن ندامت از نوشته خود، عذر تقصیر بخواهد. ضمناض نباید ناگفته گذاشت که در چند سال اخیر تعمیراتی در قسمت های مختلف انجام شده و مسجد را از وضعیت نا به سامان گذشته خارج کرده و ظاهر را آراسته اند و بنا به اظهار متصدی فروش بلیط، مقرر است که زمین و خانه های اطراف را خریداری و فضا سازی نمایند، که لازم است به این تصمیم شایسته و پسندیده آفرین گفته و توفیق کامل مسئولین محترم را در اجرای این نیت پاک از درگاه خداوند متعال خواستار شدیم، ولی موضوعی که در اولویت قرار دارد همانا نجات سقف مسجد است که هر لحظه خطر در کمین بوده و امید است با این یادآوری، از وقوع حادثه ای ناگوار جلوگیری شده و با انجام عملیات اساسی، یکی از میراث های ارجمند و با شکوه اسلامی این ایالت (استان سمنان) را به صورت مناسبو مطابق شئونات آن تعمیر و محفوض نگاه دارند و دعای خیر همگان را برای خود تامین نمایند. ان شاء ا…

نظرات بسته شده است.