جشن کوسه ناقلدی (ناقیلی)

بر اساس باورهای ایرانیان، زمستان به دو چله بزرگ و کوچک تقسیم می‌شود: چله بزرگ از دی ماه تا دهم بهمن ماه (سردترین ماه های سال) به طول می‌انجامد. ایرانیان چهار روز پایانی این مدت را چله بزرگ و چهار روز آغازین بعدی آن را چله کوچک می‌نامند و آن فاصله میان هفتم تا چهاردهم بهمن ماه است که آن‌را "چارچار" می‌گویند.


مراسم جشن سده از شب روز دهم بهمن یعنی اول چله‌کوچک شروع می‌شود . این جشن در مقابل جشن مهرگان که جشن دهقانان زراعتگر است برگزار می‌شود و به شبانان تعلق دارد که بعد از گذراندن سرمای زمستان و جان به در بردن و گذراندن چار چار برپا می‌شود.در روستاهای استان مرکزی مراسم جشن سده تحت عنوان "کوسه"یا "کوسه ناقلدی"اجرا می‌شود.این جشن در تمامی سرزمین‌های شمالی و(گیلان و مازندران ) و غربی(آذربایجان،کردستان و همدان) ایران نیز انجام می‌گیرد. چهل روز بعد از زمستان و پنجاه روز مانده به نوروز(بهمن‌ماه)، در روستاهای اراک، محلات، آشتیان و ساوه جشن کوسه برگزار می‌گرد. مردم این مناطق بر این باورند که چهل روز که از زمستان بگذرد و سختی و سرما تمام شود هوا رو به گرمی می‌رود و بهار در پیش است و همچنین معتقدن که "کوسه ناقلدی" شگون دارد و قدم راویان آن خیر و برکت می‌آورد. کودکان و نوجوانان پیش از دیگران خوشحال هشتند و از چند روز قبل خود را برای این جشن آماده می‌کنند. این جشن در روزگاران قدیم مخصوص چوپانان و گله‌رانان بوده‌است. بازیگران جشن بین 5 تا 10 نفر هستند.

 

یک نفر بالاپوش نمدی بلندی که پوشاک چوپانان است ، می‌پوشد و زنگ‌هایی به زانوها و دستان خود می‌آویزد، صورت را سفید می‌کند و پوست بزغاله بر سر می‌کشد،به طوری که فقط چشمان او نمایان باشد. کمربندی که روی آن زنگوله‌های زیادی آویزان شده است بر روی جبه می‌بندد و تعدادی بوته‌های بیابانی به کمر می‌آویزد و چند تایی را هم به شکلی بر سر می‌بندد که گویی دو شاخ دارد. به پای خود مچ‌بند بسته و چوب‌دستی به دست می‌گیرد. نفر دیگر پسری15 یا16 ساله است که نقش عروسکوسه را بازی می‌کند. این شخص پیراهن زنانه می‌پوشد و چادری بر سر می‌کشد و صورت خود را صورتی و قرمز رنگ‌آمیزی می‌کند و به لب و گونه‌های خود سرخاب می‌مالد، چشمان خود را سرمه می‌کشد و کفش زنانه‌ای به پا می‌کند و زنگوله‌هایی نیز به خود می‌بندد و چند زنگ به لباس محلی خود می‌بندند، خورجین بزرگی بر دوش می‌اندازند و سطلی به دست می‌گیرند تا انعامها را جمع‌آوری کنند. این دو نفر را "تکه" می‌گویند. در این میان دو یا سه نفر هم ساز و دهل دارند که نوازنده گروهند.

 

"کوسه" در پیشاپیش گروه حرکت می‌کند، با حرکت دستان و باز و بسته کردن آنها صدای زنگ‌ها را در می‌آورد . بچه‌ها با ذوق و شادی به دنبال او راه می‌روند. کوسه وارد حیاط خانه‌ها(همه خانه‌ها در را باز می‌گذارند) می‌شود و با پاشنه کفش یا چوب‌دستی خود ضربه ای به در می‌زند،با یان اعتقاد که این کار شگون دارد و خیر و برکت برای صاحب‌خانه می‌آورد. کوسه همچنان که زنگ‌ها را به صدا در می‌آورد ،آواز نیز می‌خواند. بعد از آواز خوانی کوسه با یکی از"تکه‌ها" کشتی می‌گیرد که نشانه رقابت بر سر عروس است. این کشتی به ضرر کوسه تمام می‌شود.


بعد عروس بالای سر "کوسه" می‌اید و می‌گوید" بختم، بختم، سوزن به این بزنم به رفتم" صاحبخانه سوزنی به عروس می‌دهد. زیرا اعتقاد دارند که اگر ندهند بدبختی و تیره‌بختی در آن خانه روی می‌دهد . اوج جشن و هنرنمایی کوسه و همراهان در منزل ریش‌سفیدان یا بزرگان ده صورت می‌گیرد . در این خانه، کوسه هنرنمایی را به حد کمال می‌رساند و صاحبخانه مبلغی پول و یا خوراکی به کوسه و همراهان می‌دهد. به اعتقاد مردم خوردن خوراکی اهدایی به کوسه شگون دارد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.