کنکاشی در افسانه های ریگ جن

حاشیه نشینان، ریگ جن را محل زندگی شیاطین و جنیان میدانستند که هر انسانی پای در آن نهد گرفتار خشم و غضب آنان شده، جان سالم به در نمی برد. همچنین حرکت تپه های ماسه ای و تغییر شکل آنها را بدلیل وجود قدرت های شیطانی در این منطقه میدانستند. وقتی انسان به تسلی ناپذیری کامل اطراف خود واقف است و میداند که احتمالا در طول روزهای طولانی سفر تا فواصل بسیار دور از هر سو جز ماسه چیزی وجود ندارد، کویر می تواند به سرزمین هولناکی مبدل شود و مورد اجتناب ساکنان حول و حوش قرار گیرد. بنا بر اعتقاد سکنه بومی ساکن در حاشیه اکثر مناطق کویری ایران، ماسه زارها محل ملاقات با ارواح خبیثه و شیاطین است. در این رابطه قابل ذکر است که شاهنامه، مجموعه بزرگ ادبیات حماسی ما، از برخورد با ارواح خبیثه در بیابان سخن رفته است. این خصلت فقط مختص به ایرانیان نیست. مارکوپلو جهانگرد ونیزی در شرح سفر خود از بیابان های ایران بارها در این باره سخن گفته است. سون هدین در روایت سفرش در حاشیه ریگ جن نقل میکند هنگامی که کمی از کاروان فاصله میگیرد و دیگر صدای طنین زنگ شترها را نمی شنود از دور قافله کوچکی را میبیند که دو مرد باسیمایی عجیب از کنار او گذر میکنند و برای او دستی تکان میدهند. فردای آن روز چون از سایر همراهان از مقصد سفر این دو میپرسد اجماعا منکر دیدن قافله ای در آن منطقه میشوند و یادآوری میکنند اگر قافله ای بود قطعا سگها واکنش نشان میدادند.

 

کوچکترین طنین صدا درفضای کویر که عموما بسیار آرام است می تواند بسیار پرقدرت به گوش برسد. هنگامی که سنگ ها در اثر اختلاف دمای شدید متلاشی می شوند (گریه سنگ) و هنگامی که توفان در حفره ایی که در اثر هوازدگی شیمیایی ایجاد شده می پیچد و یا هنگای که حرکت باد از روی شیب های ماسه ای باعث فروریختن ماسه های می شود همه این موارد باعث ایجاد اصوات نامتعارف که در بعضی موارد همراه با توهم است خواهد شد.

 

تغییر شکل دایمی تپه های ماسه ای در هم فرو رفته که تا بیکران گسترش یافته و یک دریای متلاطم بی موج را به نمایش میگذارد، حتی بی باکترین افراد نیز در میان تپه های ماسه ای تهی و برهنه متناسب با زمان و مکان دچار حالت غریبی می شوند. نوعی وحشت از مکان و ترسی واقعی گریبان گیر سفر کننده است. او دایم در این فکر است که چگونه از سرزمینی که به آن نفود کرده رهایی یابد. در سکوت مطلق آن چه به گوش می رسد اثر قوی تری دارد. زیرا با اقامت طولانی در چنین سرزمینی و هشدارهایی که مسلما از قبل به مسافر داده شده نه فقط صدا ها آرام نمیگیرند بلکه رساتر هم به گوش میرسند. در ماسه زارها در هنگام شب وقتی تمرکز و حواس بیشتر و قدرت گیرایی شدیدتر است، اصوات طنین عجیب و نامتعارفی دارند. چنین اصواتی تاثیری کاملا اسرار آمیز به جا میگذارند.

 

به گفته اچ دبلیو بلو در منطقه مرزی ایران و افغانستان در شرق آبادی "دروه" یک منطقه ماسه ای وجود دارد که به خاطر اصواتی که از آنجا به گوش میرسد، نزد مردن مقدس است. اصواتی که حتی از فاصله یک و نیم کیلومتری شبیه به صدای مداوم طبل است. گزارش های مشابهی از سفرنامه نویسان در مناطق ماسه ای مختلف وجد دارد. بسیاری از اصوات شنیده شده در مناطق ماسه ای عموما در اثر خطای شنوایی انسان است که در اثر ریزش و غلطیدن ماسه های روان ایجاد می شود.

 

در اکثر داستان های روایت شده پیرامون کویر و بالاخص منطقه ریگ جن اشباح همواره خواهان بدی و به دنبال نابودی انسان ها هستند که به قلمرو آنها تجاوز کرده اند. در هنگام روز وقتی شخصی از کاروان عقب می مانده و کاروان تپه های شنی را پشت سر میگذاشته از دید پنهان میشده و شخص عقب افتاده ناگهان حس میکند که نام او را صدا میزنند. آن هم باصدایی آشنا که شبیه به صدای همسفران اوست. وی بدین صورت از راه اصلی بیرون کشیده شده و نابود می گردد. گاه در نیمه شب صدای کاروانی را می شنوند و چون به سمت آن میروند و روز فرا میرسد در می یابند که راه را گم کرده اند. داستان های عجیب دیگری نیز در مورد ریگ جن بر سر زبان ها است. در منطقه آقا بزرگی مارهای عظیمی وجود داشته که چون روح شیطان در آنها دمیده شده با فرا رسیدن شب با افروخته شدن آتش کاروانیان به وجود آنها پی برده و به آنها حمله میکردند.

 

با موضوعات تازه و نادرستی که همواره به داستان های غیر واقعی اضافه می شود، کمبودی برای محفوظ ماندن تخیلات وجود ندارد. مناطقی که مردم حواشی هرگز به تنهایی از آنها عبور نمیکنند و همیشه به صورت جمعی راه سفر در پیش میگیرند. شکی نیست که در عبور از مناطق کویری کمبودهای غیر قابل اجتناب به سر زدن خطاهای عقلانی موثر، کمک میکنند. فقدان هرگونه آثار و حیات انسانی در منطقه ای وسیع تاثیری بسیار زیادی به جا می گذارد. در این موارد شخص چنان حساس می شود که وجود یک موجود بی اهمیت می تواند موجبات ترس و پریشانی به همراه داشته باشد. آلفونس گابریل محقق و کویرنورد اتریشی روایت میکند در منطقه زنگی احمد در هنگام توقف کوتاهی در تپه های ماسه ای، وجود مگسی در میان کاروان باعث ایجاد ترس بسیار زیادی در میان همراهان او می شود چنانکه آنها مگس را شیطانی میدانسته اند که در صورت مگس در بین آنان ظاهر شده است. چنین اتفاقی در منطقه کویر مرکزی در هنگام برخورد با یک مارمولک کوچک نیز تکرار می شود. تاثیر محیط کویر بر روی انسان غالبا نتیجه ای متزلزل کننده دارد. باید یادآور شد چگونه مسافران باتجربه نیز به دفعات در کویرهای فاقد راه مشخص گمراه شده اند و حتی دایره وار شروع به چرخ زدن کرده اند.

 

این وضع می تواند تا حد اختلال روحی کامل افزایش یابد. کویرنوردان و افراد نامی بسیاری در طول تاریخ دچار این اختلالات شده اند که در پاره ای از موارد منجر به مرگ آنها شده است. سون هدین در کتاب کویرهای ایران اشاره میکند که چگونه یکی از راهنمایانش در کویر مرکزی دچار این اختلالات شده و جان خود را از دست داده است. در همین کتاب به اختلال ذهنی موقتی که در خود هدین در منطقه سفیدآب به آن دچار شده نیز اشاره شده است. گابریل در کتاب عبور از صحاری ایران به راهنمایی در منطقه عروسان اشاره میکند که دچار این اختلالات شده و در بیابان جان خود را از دست داده است.

 

پرداختن به کلیه افسانه های ریگ جن از حوصله این نوشتار خارج است ولی آنچه در مورد ریگ جن حقیقت دارد بخل آسمان و قهر زمین است که آنرا تبدیل به سرزمین افسانه ها کرده است. آنچه که در سفر به مناطقی از این دست باید مورد توجه قرار گیرد توجه به نکات فنی، ایمنی و داشتن تجربه کافی است. کویر برخلاف ظاهر آرام و صبور دارای طبیعتی خشن و پرخطر است. سفر به چنین مناطقی تمهیدات خاص خود را طلب میکند و بدون انجام مطالعات لازم قطعا عواقب ناگواری را به همراه خواهد داشت.

منابع مورد استفاده
عبور از صحاری ایران، آلفونس گابرین
کویرهای ایران، سون هدین
نقدی بر سفرنامه مارکوپلو، آرش عزیزی
ریگ جن سرزمین افسانه ها، محسن ادیب

 

 

1 نظر
  1. غروی می‌گوید

    سلام.واقعا خوشحالم که با سایت شما اشنا شدم.در مورد ریگ جن خیلی شنیدم.اما هنوز کویر نرفتم چون کسی نمیشناسم که بتونم باهاش برم کویر.یه سوال هم داشتم امیدوارم که جوابم بدین.
    تو کتاب سرزمین جاوید جلد اول در مورد کویر ایران نوشته که روزگاری کویر ایران پر از آب بوده به اندازه ای یه دریای بزرگ.نمیدونم چقدر صحت داره این کتاب اما اگه درست باشه ریگ جن هم روزگاری بخشی از این دریای بزرگ بوده.به نظر شما اگه درست باشه چه نسبتی این خشکی به دریای گفته شده داره.و چطور میشه باور کرد که این ریگ جن چطوری بوجود اومده.امیدوارم سوالم رویا پردازی نباشه چون مطمنم که این مطلب خوندم و یادم هست.اما به هیچ عنوان باورم نمیشه این بیابان وحشتناک چطوری بوجود امده.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.