سفر به لوت

گنجینه‌ای که مجموعه‌ای از شگفتیها را در دل خود نهفته است.کلوت پایتخت لوت است، شهداد شهد آتش.
کلوت شاهکار معماری باد است و شهداد یک تنه برای آب کردن یخهای زمین کافی است.شگفتیهای کویر کرمان به این دو خلاصه نمی‌شود. لوت سراسر شگفتی است.

کلوت شهری است در 43 کیلومتری شهداد کرمان که کم کم دارد با خاطر شگفتی‌هایش شهرت جهانی پیدا می‌کند. شگفتی‌های کلوت را زلزله ویران نکرده است.

شهری است ساخته شده به دست باد و باران. شهر خیال است. شهر سوخته نیست، شهر سوزان است. در شهر کلوتها کسی زندگی نمی‌کرده. نمی‌توانسته زندگی کند. آنجا هیچ گیاهی نمی‌روید و اساسا هیچ موجود زنده‌ای وجود ندارد. در شهر کلوتها حتی باکتری حق حیات ندارد.

بازمانده‌های شکیلی که از سازه‌هایی کهن به چشم بیننده می‌آید، تصویرهایی طبیعی است که سازه رقص باد در دل خاک است.
کلوت ساختاری است از حرکت باد در دل نرم خاک کویر که در طول سالیان سال شکل گرفته. نم باران اگر بر تن خشک کویر باریده، خاکهای تل شده بر گرد سنگی را بر هم استوار کرده و سازه‌ای را به وجود آورده که گویی بنایی خشتی از تمدن ماقبل تاریخ است.
می‌گویند هر بارانی که بر کویر لوت می‌بارد، صورتی تازه برای هر کلوت می‌سازد و شاید گردشگری که در سفر نخستین کلوتی را چون ستاره‌ای به نام خود زده، در سفر بعدی نشناسد. باد و باران، دو معمار قسم خورده کلوت‌اند که دست از سرش بر نمی‌دارند.

در معماری زیبای کلوت‌ها عامل دیگری هم دست داشته است. رودی به نام «شور». رودی که در اعماق خشکترین مناطق ایران جاری است. شاید که رود نیست، اشک دل نرم کوهستان‌هاست که تن شور لوت را می‌شوید و پیش می‌رود. برای سیراب کردن لوت کافی نیست، تنها آبی به لب خشک و ترک خورده‌اش می‌زند و می‌گذرد و به جایی می‌رسد که یک پارچه نمک می‌شود. همین رود است که بر مرطوب کردن دیواره کلوت‌ها اثر کافی گذاشته و فرسایش آنها را تسهیل کرده است.

رود شور، تنها رود دایمی است که در اعماق کویر لوت جریان دارد و در طول سال پرآب است. این رود از کوه‌های شمال غرب بیرجند سرچشمه می‌گیرد و 200 کیلومتر مسیر پرپیچ و خم را در کویر لوت می‌پیماید و سرانجام به کوه نمک سریا و معدن نمک شهداد ختم می‌شود. آب این رودخانه بسیار شور است و هر چه به چاله مرکزی لوت نزدیک‌تر می‌شود بر اثر گذشتن از بسترهای شور و نیز تبخیر شدن آب غلظت املاح در آن به حدی زیاد می‌شود که در کناره‌های قسمت پایینی آن کیلومترها اثری از گیاه دیده نمی‌شود و قبل از رسیدن به معدن نمک به علت بالا رفتن غلظت نمک مثل ماست می‌شود، علیرغم خشکسالی‌های اخیر جریان آب در رود شور متوقف نشده است.
جاده ادویه از دل کلوتها عبور می کند. جاده ادویه از هند می‌آمده و با گذر از این منطقه به شمال خراسان می‌رفته است.
حالا در کنار کلوتها سایتی ساخته‌اند به نام کوتوها. کوتو در زبان محلی به معنی آلاچیق است. سایت کوتوها متشکل از کوتوهایی است که به شکل سنتی ساخته شده‌اند تا به گردشگران نشان دهند در کویر چگونه باید از گرما فرار کرد.
سفر بدون راهنما در کلوتها خطرناک است، چرا که هر آن امکان گم شدن در این شهر خیالی با وسعت 110کیلومتر طول و 50 کیلومتر عرض وجود دارد.
کلا سفر به لوت بدون راهنما روی خوشی ندارد. دشت لوت محدوده‌ای است بین استان‌های خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و کرمان و بین دو گسل نهبندان در شرق و نایبند در غرب قرار دارد.
وسعت حوضه آبگیر دشت لوت، حدود 175 هزار کیلومتر مربع (یک دهم مساحت کشور) است. طول آن از شمال به جنوب حدود 900 کیلومتر و غرب به شرق حدود 300 کیلومتر است. پست‌ترین نقطه دشت لوت 190 متر از سطح دریا فاصله دارد. بزرگترین ناحیه جمعیتی دشت لوت «شهداد» است. دره سیرچ و ناحیه مسکونی آن به همین نام یکی از زیباترین چشم‌اندازهای سر سبز حاشیه این دشت طلایی رنگ است.

شهداد هم شگفتیهای خودش را دارد. در حدود 20 کیلومتری شهداد، درختان و درختچه‌های گز در گلدانهای بیابانی لوت جای گرفته‌اند که به آن نبکا یا تله‌ای گیاهی گفته می‌شود.
نبکا‌ها در نزدیکی گرم‌ترین نقطه جهان در شهداد می‌رویند و گاه طول آنها به 10 متر می‌رسد. در حالی که بلندترین نبکاهاى صحراهاى افریقا سه متر طول دارند. زمینهای بین نبکاها پوشیده از ماسه است.

نبکاها عموما در سطح همواری می‌رویند که میزان ماسه آن متوسط و سطح آب زیر زمینی آن بالا و یا رطوبت کافی برای رشد گیاه در آن فراهم باشد. عناصر تشکیل دهنده نبکا شامل ماسه لای، رس و سلت است.
شکل نبکا تابعی است از اندازه، تراکم و میزان رشد گیاه میزبان. گونه‌هایی نظیر دسته‌ای از گرامینه‌ها، درختچه‌های تاغ، گز. در کویر لوت گونه گیاه گز (Tamarix) از گونه‌های میزبان نبکاها است. ارتفاع نبکاها از چند دسیمتر تا چندمتر است و گاه طول آن به 10 متر می‌رسد.

گیاهان منفرد باید ارتفاعی بیش از 10 الی 15 سانتی متر داشته باشند تا بتوانند ماسه‌ها را کنترل کنند. اگر دانه‌های ماسه چسبندگی نداشه باشند به عبارتی عناصر رس و لای نداشته باشند، حجم آنها با تغییر سرعت باد تغییر می‌یابد. با افزایش میزان رسوب، گیاه برای جلوگیری از مدفون شدن به رشد خود در جهت بالا ادامه می‌دهد. این رشد تا آنجا است که ریشه گیاه با سطح آب زیر زمینی ارتباط داشته باشد. جایی که آب زیر زمینی افت می‌کند، این ارتباط قطع و تخریب نبکا آغاز می‌شود و سرانجام به مرگ نبکا می‌انجامد.
نبکاهای چندین ساله و دایمی در تغییر سطح سفره آب زیر زمینی، هرزآبها، تبخیر و تعرق و کنترل رسوبات بادی در منطقه نقش اساسی دارند.
ربدوها (Rebdou) ابعاد بزرگتری از نبکاها هستند. طول آنها به دو تا هفت متر و عرضشان به یک تا پنج متر می‌رسد. تفاوت دیگر ربدوها با نبکاها شکل ظاهری آنها است. شکل ربدوها پیچیده‌تر از نبکاها است. ربدو گاهی چند مخروط را نشان می‌دهد که کنار هم قرار گرفته‌اند. مرتفع‌ترین ربدوها در لوت غربی دیده می‌شود که گاه ارتفاع آنها به 12 متر می‌رسد، یعنی به بلندی یک ساختمان چهار طبقه.

گرمترین نقطه زمین در دل شهداد است. آنجا دیگر هیچ چیز زنده نیست. پیدا شدن لاشه سالم یک گاو مرده پس از چند سال این ادعا را اثبات می‌کند. گرمای قسمتی از شهداد را تا 100 درجه سانتی گراد تخمین می‌زنند.
هوای دیدن لوت و شهداد و کلوتها اگر به سرتان زد یا با تورهای طبیعتگردی همراه شوید، یا سراغ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کرمان بروید و راهنمایی بگیرید..

نظرات بسته شده است.