ژئومورفولوژی کویر لوت

شناسائی شکل ناهمواریهای منطقهء لوت و قوانین فرسایشی ناظر بر پیدایش تحول‏ شکل مناظر لوت شاید جالب‏ترین قسمت برنامهء تحقیقاتی بشد.صحرای لوت ناحیهء پستی است‏ محصور بین کوههای کرمان در مغرب و کوههای سیستان در مشرق شمال آن را ارتفاعات‏ نه و نای‏بند محدود داشته و در جنوب تپه‏ها و ارتفاعات اطراف بم و نرماشیر قرار دارند گواینکه‏ آبهای منطقهء شرقی بم نیز توسط بریدگیها و دره‏هائی بمرکز لوت میرسند.دشت لوت حوضه‏ایست‏ که از چهار سمت شیب زمین بطرف مرکز حوضه امتداد دارد و ارتفع دشت در پای کوهها از 700 تا 800 متر تجاوز نمیکند و در مرکز حوضه دو چاله است یکی در جنوب که چالهء زنگی‏ احمد باشد و آبهای منطقهء بم بدان وارد میشوند و دشت اطرف آن بنام زنگی احمد معروفست و چالهء دیگری در شمال با وسعتی محدود است که رود شور بدان میریزد.بعضی از آبهای چالهء جنوبی هم راهی بسمت شمال یافته وارد چالهء شمالی میشوند.وضع چاله‏ها و ارتفاع آنها در تمام نقشه‏ها مغلوط است و اینکه در مرکز لوت روی نقشه‏ها چالهء بزرگی بنام چالهء نمکزار ضبط شده با شکلی که بدان داده‏اند ناصحیح است.در نقشه‏ها و یادداشتهای جغرافیائی پائین‏ترین‏ نقطهء جغرافیائی ارتش حداقل اراتفاع را 270 متر ثبت کرده ولی ما در شمال حتی دور از چاله‏ ارتفاع 200 متری یافته‏ایم و هیچ بعید نیست که در مرکز چاله ارتفاع از 150 متر هم کمتر باشد.

از عوارض ناهمواری قابل ملاحظه ناحیهء کلوت در مغرب و تپه‏های ماسه‏ای در مشرق‏ و چاله‏های مرکزی و دشتهای اطراف است.

الف-کلوت-ناحیهء کلوت جالبترین شکل ناهمواری منطقه است.در مساحتی بطول‏ تقریبی 180 کیلومتر و عرض 60 تا 70 کیلومتر رشتهءهای متوازی برجستگی و پستی با جهت‏ شمال غربی و جنوب شرقی ادامه دارند.

تفاوت ارتفاع بین سطح بلندیها و کف پستیها بین 20 تا 70 متر است و همین شکل‏ مخصوص ناهمواریست حه عبور از آنرا نامقدور کرده.مسئلهء طرز پیدایش کلوت که نظیر آن‏ بدین صورت در هیچ جای دنیا وجود ندارد بحث علمی بسیار جالبی است که شاید فصل تازه‏ای‏ دربارهء قوانین ژئومورفولوژی بدست دهد.هیچکس تا بحال بطور کامل از کلوت دیدن ننموده و افسانه‏های زیادی در اذهان اهالی محل راجع بآن وجود دارد.در بعضی از قسمتهای آن‏ بواسطهء شکل مخصوص ارتفاعات که در نتیجهء فرسایش باد بصورت ستونها و پایه‏ها و تپه‏های‏ پراکنده درآمده و از دور شبیه به خرابه است کلوت را بقایای شهری نفرین شده و نابود گشته

دانسته‏اند و حتی در کتب جغرافی‏دانان صدر اسلام همین توصیف آمده که آثار شهرهای مخروبه‏ در اطراف کلوت وجود دارد.

در ترکستان روس در زمینهای رسی در نتیجهء سایش بادهای مستمر تپه‏های متوازی‏ و پستی‏هائی نظیر کلوت وجود دارد که اهالی محل بدانها یاردانک yardang گویند و ما هم‏ با مطالعهء عکسهای هوائی قبل از مشاهدات محلی تصور میکردیم که کلوت نوعی یاردانک است‏ سفر با هلیکوپتر بداخلهء کلوت و بررسی وضع کلوت در جاهای مختلف بما ثابت کرد که ساختمان‏ کلوت باین سادگی نیست و عوامل فرسایش متعددی در پیدایش آنها دست داشته‏اند.

در بعضی از قسمتهای کلوت اثر آبهای روان زیاد است و پیداست که در بعضی چاله‏ها زمانی سیل‏های بزرگی جاری شده و حتی نقشی آب در پای جدارها دیده میشود بنابراین باید در تحقیقات بعدی عمل آبهای روان را در پیدایش کلوت روشن داشت.

در جاهای دیگر وقتی ضخامت طبقات زیاد است و مقدار نمک ترکیبات بحد تراکم‏ می‏رسد اثر فرسایش کارست در سطح زمین مشهود است چاله‏ها و حفره‏ها و دره‏ها فرو نشسته و حتی‏ غارها حاکی از رسوخ آب بداخل زمین و پیدایش فرسایش کارست است شاید قسمت اعظم‏ اشکال کلوت نتیجهء فرسایش کارست باشد.

عمل باد را در پیدایش پستی‏ها نباید از نظر دور داشت ولی وضع ماسه‏های داخلهء کلوت مخصوصا ماسه‏های هلالی شکل(برخان)در داخل پستی‏ها و تناقص جهت بادهای‏ مختلف مسائل پیچیده‏ای را دربارهء عمل باد پیش می‏آورد.بعضی از چاله‏هااز ماسه‏هائیکه‏ باد جابجا کرده پر شده و بعضی تپه‏ها هم در زیر توده‏های ماسه غرق گشته‏اند یعنی در بعضی‏ جاها باد مسئول پیدایش چاله‏ها و تپه‏ها و در جاهای دیگر علت هموار شدن و محو شدن کلوت‏ است.این مسائل باید مورد مطالعات دقیق قرار گیرند.

موضوعهای غامض‏تری دربارهء کلوت وجود دارند که رسیدگی و اظهارنظر دربارهء آنها تحقیقات کاملتری را ایجاب میکند از جمله:

1-وجود تپه‏های کوچک در جلو و عقب کلوت که آنها را میکروکلوت یا کلوت چه‏ گوئیم که شاید نمونه‏ای از یاردانگ باشند.

2-جهت کلی کلوت که جهت شمال غربی جنوب شرقیست و پیچیدگی کلوتها بسمت‏ غرب در مرکز لوت

3-چاله‏های کلوت که در نواحی جنوبی از تپه‏های ماسه‏ای پر شده.

4-جمع شدن و باز شدن رشته‏های کلوت و وضع چاله‏های داخلی که در جائی دره‏ای‏ وسیع و در جاهای دیگر دره‏ای تنگ و در مواردی تپه‏ها تودهء یکنواخت و بدون بریدگی است‏ و گاهی تپه‏های منقطع و بریده‏بریده و پراکنده است.

5-تحولات شکل کلوت از صور از بین رفته تا صور کامل و صور نورسیده.

6-یافتن دنبالهء کلوت در دشتها و در جاهائیکه در سابق کلوت وجود داشته و امروز از بین رفته است.

7-علت تشکیل کلوت در منطقهء مرکزی چالهء لوت.

ب-تپه‏های ماسه‏ای شرقی-در مرکز دشت لوت و مخصوصا در حاشیهء شرقی مشرف‏ بکوههای سیستان و خراسان تپه‏های ماسه‏ای عظیمی وجود دارد که مهمترین ناحیهء ماسه‏های‏ روان ایران ست ما را از داخلهء آن اطلاعی نیست و کسی هم هنوز از آن عبور ننموده.جزء برنامه‏های آتیه در اولین فرصت باید با دقت کافی و تجهیزات کامل با شتر از آن عبور نمود. بررسی عکسهای هوائی اشکال بسیار پیچیده و درهمی را از لحاظ تپه‏های نوع برخان و نوع‏ سیف و چاله‏های نوع غور نشان میدهد که بررسی آنها باید بسیار جالب باشد.

جـ-چاله‏های مرکزی که کف‏پایه محلی میسازند و مخصوصا دو چالهء شمالی و جنوبی‏ و ارتباط آنها با هم و شرائط پیدایش آنها در رابطه با ساختمان طبقات و فرسایش آبهای روان و فرسایش کارست روشن شود و تحولات شکل چاله ممکن است در فرسیش دشتهای اطراف‏ اثر داشته باشد.

د-دشتهای اطراف-در پایکوهها و فواصل بین کلوت و کوهپایه و در قسمت مرکزی‏ دشتهای وسیعی است با شیب ملایم که عموما از تشکیلات کویری و روی آنها پوشیده از مواد آبرفتی درشت و ریز است.

رودهائی از ارتفاعات غربی وارد دشت شده و در پایکوه مخروطهای افکنه‏ای ساخته و این مخروطهای افکنه منقطع و در آنها پادگانه‏های مطبق سه دوره فرسایشی را نشان میدهد که باید رابطهء آنها را با دوره‏های پیدایش کلوت و فرسایش آبها تطبیق داد و در کوهپایه آثار سطح فرسوده قدیمی که اولین دورهء فرسایشی کلوت است روشن کرد و سطوح ساختمانی بعدی‏ که در دشت دیده میشود تا کوهپایه دنبال نمود و دوره‏های مختلف فرسایش تخریبی و ساختمانی کلوت را روشن نمود تا معلوم گردد آیا اشکال معروف کلوت سابقا در دشتهای اطراف هم‏ وجود داشته و از بین رفته است یا بعللی ناهمواریهای کلوت فقط در قسمت مرکزی حوضه‏ پیدا شده‏اند.

نظرات بسته شده است.