کل و بز

نام علمی : Capra aegagrus

نام انگلیسی:  Wild Goat  

نام فارسی: کل و بز

 

 

پراکندگی

 (بزوژ و پازن، بزکوهی)

(اراکی: تکه گچی) (بلوچی: گردوپاچین) (ترکی: تَکِه، گچی) (ترکمنی: داغ تکه سی) کردی: بُزنَه چی وی، بزنه کی وی، ری) (کرمانی: بزونری) (لری: ساو‍ِرین)

مشخصات: جثه‌اش بزرگ‌تر از اهلی است. برخی از محققان در رده بندهای اخیر آن را با نام (chirrcus) که نام علمی بز اهلی نیز می‌باشد ذکر نموده‌اند بر اساس مشاهدات انجامشده و پراکندگی آن در کشورهای مجاور، کل و بزهای ایران می‌توانند شامل دو زیر گونه باشند. زیر گونه (C.a.aegagrus که در اکثر مناطق کشور به جز جنوب شرقی کشور زندگی می‌کنند. در این زیر گونه شاخ‌ها کلفت و گره‌های روی آن کاملاً مشخص‌اند. زیر گونه دیگر (C.a.blythi) است که درنواحی جنوب شرقی زندگی می‌کند. این زیر گونه جثه‌ای کوچک‌تر، شاخ‌های نازک‌تر و رنگ روشن‌تری دارد.

درکل و بزها، نرها که کل نامیده می‌شوند شاخ‌های بنلد و شمشیر مانندی دارند (بلندترین شاخ مربوط به پناهگاه حیات‌وحش بیستون است که 152 سانتی‌متر طول دارد و رکورد جهان محسوب می‌شود). بر روی شاخ‌ها گره‌هایی وجود دارد که مشخص کننده رشد سالیانه و سن حیوان است. شاخ بزها نسبت به شاخ کل‌ها بسیار کوتاه‌تر است. رشد شاخ در سال‌های اولیه زیاد است ولی معمولاً از حدود هفت سالگی به بعد کم می‌شود. در فصل زمستان رشد شاخ‌خا تقریباً متوقف می‌گردد ولی گره‌ها رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند. رنگ موها در بزها و کل‌های جوان قهوه‌ای متمایل به خاکستری و درکل‌های مسن به خصوص در فصل زمستان نخودی رنگ است. کل‌های بالغ ریش بلند و سیاهی دارند و بر روی پشت و شانه آنها نوار تیره‌ای وجود دارد که در ناحیه سینه پهن شده و به صورت طوق در می‌آید. رنگ موهای جلوی دست‌ها و پاها و موهای دم سیاه رنگ است. همچنین در جلوی دست‌ها ناحیه بدون مو و پینه مانندی وجود دارد. کوتاه بودن دست و پا، سنگین بودن قسمت جلویی بدن و ساختمان خاص سم‌ها، آنها را قادر ساخته که به آسانی در شیب‌های تند مناطق صخره‌ای تردد نمایند.

 

اندازه‌ها: طول سر و تنه 120 تا 150 سانتی‌متر، دم 12 تا 17 سانتی‌متر، ارتفاع 65 تا90 سانتی‌متر، وزن 30 تا 120 کیلوگرم.

 

زیستگاه: از صخره‌های ساحی منطقه خفاظت شده نایبند در استان بوشهر تا ارتفاعات حدود 4000 متری رشته کوه‌های البرز و زاگرس و مناطق صخره‌ای واقع در جنگل‌های خزری.

 

پراکندگی: در تمام مناطق کوهستانی کشور که دارای آب و امنیت کافی باشد مشاهده می‌گردد.

 

پراکنش جهانی: از جزیره کرت تا قفقاز، پاکستان، ترکمنستان و عربستان.

 

عادات: روزگرد است، ولی گاهی شب‌ها نیز به چرا می‌رود. به صورت اجتماعی زندگی می‌کند. معمولاً بزها، بزغاله‌ها و کل‌های جوان با هم و جدا از دسته کل‌های مسن زندگی می‌کنند. گاهی اوقات کل‌های پیر از گله جدا شده، در سوراخ‌ها و صخره‌های صعب العبور ساکن می‌شوند که اصطلاحاً به آنها «کل خوس» می‌گویند. در پاییز، که فصل جفت‌گیری است، گله‌های کل و بز با هم مخلوط می‌شوند. این حیوانات در موقع احساس خطر صدای سرفه مانندی شبیه «پیرک» می‌دهند ولی صدای اصلی آنها شبیه بع‌بع بز است. در شکمبه برخی از آنها گلوله کوچکی از جنس پوست و مو وجود دارد که به آن «پادزهر» می‌گویند و برای آن ارزش دارویی قائل هستند.حس پویایی، شنوایی، و بینایی قوی است. وابستگی شدیدی به مناطق صخره‌ای صعب‌العبور دارند. هیچ حیوانی قادر به تعقیب و گرفتن آنها در مناطق صخره‌ای نیست. در فصل پاییز به خوبی چرا نموده و چاق می‌شوند. (عده‌ای نام پازن را مترادف پاییز زن که بهترین فصل شکار این حیوان است می‌دانند ولی برخی دیگر بر این باورند که نام پازن به این علت است که حیوان در موقع احساس خطر پاهایش را به زمین می‌کوبد). برخی از کل و بزها در فصل زمستان جا‌به‌جاهای کوتاهی از ارتفاعات به مناطق پایین‌تر دارند ولی برخی دیگر تمام زمستان را در ارتفاعات برف‌گیر باقی می‌مانند. و حتی گاهی هم به ارتفاعات بالاتر می‌روند جایی که به علت وزش شدید باد برف وجود ندارد و گیاهان قابل دسترس می‌باشند.

 

غذا: از علوفه، بوته‌ها و سرشاخه‌ درختان تغذیه می‌کند. معمولاً صبح زود و اوایل غروب در مجاور صخره‌ها به چرا می‌پردازد. برای استفاده از برگ درختان روی دو پا می‌ایستد، گاهی نیز از طریق شاخه‌های خمیده مجاور سطح زمین به بالای درخت می‌رود. در فصل تابستان در مناطق گرم وخشک تقریباً همه روزه آب می‌نوشند ولی در برخی مناطق مرتفع کوهستانی فاقد منابع آب نیز مشاهده می‌شوند. کل‌وبزها معمولاً در اوایل صح جراکنان به سوی آبشخورها که ممکن است فاصله زیادی تا چراگاه و محل استراحت حیوان داشته باشد حرکت کرده و پس از نوشیدن آب مراجعت می‌کنند.

 

تولیدمثل: درمناطق گرمسیر اوایل پاییز و در مناطق سردسیر اواخر پاییز جفت‌گیری شروع می‌شود که با شاخ زدن کل‌ها به بوته‌هایی نظیر گون همراه است. در این فصل بوی مخصوصی از غدد واقع در قسمت زیرین ته دم نرها ترشح می‌شود. این بوی تند به علت محلول بودن در چربی و آغشته شدنموها با ادرار و عرق حیوان بسیار پایدار است و تا فصل بهار که موها تعویض می‌شوند باقی می‌ماند. در صورت کار حیوان در فصل پاییز این بو حتی پس از گذشت ده‌ها سال از پوست حیوان به مشام می‌رسد. در فصل جفت‌گیری بین نرها و جدال‌های سختی در می‌گیرد. نرهای قوی‌تر که شاخ بلندتری دارند حرمسرایی (متشکل از پنج تا 15 ماده) تشکیل می‌دهند، کل‌ها با ژست‌های مختلف و نشان دادن شاخ‌ها سعی می‌کنند رقیب را مرغوب کنند، گاهی اوقات طرفین با بلند شدن روی پاها و در حال آمدن به پایین شاخ‌ها را محکم به هم می‌کوبند. در مواردی حدود 10 تا 15 درصد از بزها به دلایل مختلف از جمله کم‌بودن تعداد کل‌ها، آبستن نمی‌شوند. مدت آبستنی حدود 160 روز است. در موقع زایمان، بزها به مناطق امن می‌روند. یک و اغلب دو و به ندرت سه بچه می‌زایند. در این زمان معمولاً تعداد زیادی لاشخور برای خوردن بقایای زایمان نظیر جفت بر بالای سر بزها پرواز می‌کنند (در سال 1375 متجاوز از 1000 بهله دال در محل چشمه گردو واقع در پارک ملی بمو در زمان زایمان بزها مشاهده گردید). بچه‌ها بعد از یکی دو روز قادر به تعقیب مادر خود در صخره‌ها هستند. تا پنج ماهگی شیر می‌خورند و در حدود یک و نیم سالگی بالغ می‌شوند. طول عمر حدود 15 سال است. کل‌و‌بزها یکی از اجداد بزهای اهلی هستند و قادرند با هم جفت‌گیری و تولیدمثل کنند.

 

وضعیت فعلی: دشمن طبیعی مهم آن پلنگ، گرگ و به تازگی یوز است. بچه‌ها ممکن است توسط کفتار، سیاه‌گوش، روباه و عقاب شکار شوند. گاهی اوقات عقاب طلایی به بزغاله‌ها حمله می‌کند و آنها را از صخره‌ها به پایین می‌اندازد (در کوه‌های سکنج واقع در استان کرمان عقاب طلایی بزغاله چند روزه‌ای را به دره عمیقی پرت کرد و بلافاصله مشغول خوردن آن شد). در بسیاری از مناطق بزغاله‌های تازه متولد شده توسط مردم گرفته می‌شوند. تا اوایل دهه 1360 دسته‌های بزرگی از این حیوان در اکثر مناطق کوهستانی کشور مشاهده می‌شد ولی به علت شکار آن از طریق جرگه (راندن جانوران به سمت شکارچیان) و استفاده از سلاح‌های ساچمه‌زنی و جنگی، تله‌گذاری در اطراف چشمه‌ها و گرفتن آنها توسط سگ، در سال‌های اخیر جمعیت آن در اکثر زیستگاه‌های کشور به شدت روبه کاهش گذاشته و در بسیاری از مناطق مانند جنوب فارس، بوشهر و غرب کشور که در هر منطقه هزاران رأس کل‌و‌بز مشاهده می‌شد نسل آن منقرض شده و یا در شرف انقراض قرار گرفته است. در منطقه حفاظت شده بیستون کرمانشاه متجاوز از ده هزار رأس کل‌و‌بز که برخی از آنها از نظر زیبایی و طول شاخ در جهان بی‌نظیربودند وجود داشت که تعداد آنها به صفر رسیده است. در بسیاری از دیگر مناطق تحت حفاظت کشور نظیر پارک ملی بختگان و پارک ملی بمو نیز از دهها هزار راس کل و بز فقط تعداد اندکی باقی مانده است.

۴ نظرات
  1. مرتضی می‌گوید

    سلام ممنون بسیار عالی بود لازم به ذکر است بگویم تعداد زیادی کل وبز در منطقه حفاظت شده خانگرمز شهرستان تویسرکان در استان همدان زندگی میکنند.

  2. شهرام می‌گوید

    باسلام وتشکراززحمات شمادر جهت دادن اظلاعات گونه های انوری ایران فقط خواستم بپرسم آیا نمیشه کل وبز را باز هم به کوههای منطقه غرب کشور انتقال داد چون پتانسیل استان کردستان جهت احیای دوباره این گونه جانوری بسیار بالاست .درحال حاضر در کوههای شهرستان بیجار تعدادی کل وبز هست ولی در مناطق دیگر نه .در صورتیکه کوهها وچراگاههای بکر زیادی در استان وجوددارد.

  3. ایمان ایمانی می‌گوید

    سلام بسیارعالی
    ممنون از شما

  4. سجاد عباسی سریزدی می‌گوید

    سلام بسیار عالی بود ازتلاشتان ممنونم.
    در ضمن برای در یافت اجازه کتبی چکار باید انجام دهم .
    با تشکر فراوان عباسی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.