مساجد دشتی آران و بیدگل

نیایش و نیاز زمان و مکان نمی شناسد و انسان در هر لحظه برای بریدن از دنیای خاکی و پرهیاهو در جستجوی آسمان و آرامش است . برای رسیدن به معنویت و بریدن از مادیت ، نشانه ها نقش مهمی دارند . نشانه ها دائم به انسان یادآوری می کنند تا به آسمان نگاه کند . از این رو بشر با ساختن پرستش گاه مکانی برای امنیت و آسایش فکری خود فراهم کرد .

    در اسلام ، مساجد از آغاز محل نیایش و عبادت بود به ویژه این که اسلام پنج مرتبه اقامه ی نماز در روز را برای مؤمنان واجب می دانست . شیوه ی بنای مساجد به اقتضای سنت ها ، باورها ، معماری ، هنر و امکانات موجود هر دوره و هر نقطه تفاوت داشت ، از مساجد بسیار عظیم و نفیس تا مساجد کوچک معمولی از معماری های بسیار با شکوه و هیجان انگیز تا بناهای ساده .

    در مجاورت شهرستان آران و بیدگل مزارعی وجود دارد که پیش تر به وسیله ی قنات سیراب می شدند اما با خشک شدن قنات ها و حفر چاه های عمیق که تا حدودی جواب گوی نیاز کشاورزان است ، کشاورزی رونق گذشته را ندارد اما فعالیت کشاورزی هنوز در جریان است و به جای محصولات باغی که به آب زیادتری احتیاج دارند جو ، گندم ، پنبه ، یونجه ، هندوانه و طالبی کاشت می شود .
این مزارع عبارتند از : معین آباد ، خرّم آباد ، شیر آباد ، منصور آباد ، صالح آباد ، ابراهیم آباد

مساجد این مزارع
    در هر کدام از این مزارع مساجد کوچک و ساده ای مخصوص کشاورزان وجود دارد که ما از آن به عنوان مساجد دشتی یاد می کنیم . با توجه به کاربری چند گانه ی آن ، معماری خاصی دارد . معمولاً این مساجد از دو طبقه تشکیل شده است که طبقه ی زیرین آن به عنوان آغل رهوار و کاه گوسفندان استفاده می شود .
     طبقه ی بالای بنا نیز معمولاً از یک مهتابی و دو اتاق تابستانی و زمستانی تشکیل شده است . اتاق تابستانی که به شکل ایوان است معمولاً از دو طرف باز و بدون در و پنجره است .
    در جلو این ایوان فضای مهتابی یا آفتاب رو قرار دارد که برای استفاده در مواقعی از فصل پاییز و زمستان است که هوا آفتابی است و گرمای لذت بخشی دارد .
    مصالح این بنا ها معمولاً خشت و گل و گچ است که در برخی مواقع برای پوشش سقف آن از آجر مربع شکل استفاده شده است . این بنا ها به شکل مستطیل است که حدود 8 متر طول و 5 متر عرض دارد و فاقد تزیینات خاصی است و با توجه به زندگی ساده ی کشاورزی در مزرعه بنا شده است . سقف بناها به شکل طاق چشمه ای است و در قسمت اتاق زمستانی فاقد پنجره است و معمولاً یک ، درِ یک لنگه ای رو به مهتابی و در دیگری به طرف ایوان دارد . در مقابل یا در کنار آن مساجد معمولاً آب انبار یا حوض کوچکی جهت ساختن وضو و یا استحمام و شرب وجود دارد . مساجد دشتی تزیینات خاصی ندارد و قسمت های داخل و خارجی آن کاه اندود است اما در برخی مساجد در قسمت اجاق تزیینات ساده ی گچی به چشم می خورد .

    از لحاظ کاربری این مساجد برای اقامه ی نماز ، محل استراحت ، تجمعات کشاورزان و انجام نذورات استفاده می شود . در گذشته که استفاده از ساعت معمول نبود برای محاسبه ی زمان آبیاری نیز از این مکان استفاده می شد .

    اقامه ی نماز در این نمازخانه ها به اقتضای کار کشاورزان معمولاً به صورت انفرادی در برخی از مواقع به ویژه مناسبت های مذهبی به صورت جماعت است . در مواقعی که در محل این مساجد نذوراتی مانند حلوا و آش پخته می شود مجالس روضه خوانی هم در این مکان ها برکزار می شود .

    حضور کشاورزان در مسجد در مواقعی مانند برگزاری مراسم مذهبی و نذورات به حداکثر می رسد و حتی از خارج از مزرعه هم میهمانان دیگری به آن جا می آیند که البته چنین امری کمتر رخ می دهد .

    یکی دیگر از کاربری های این بناها استراحت گاه کشاورزان است . چنان که در زمستان برای فرار از سرما به این مکان ها پناه می بردند و در کنار اجاق با دوستان گپ می زنند . در تابستان نیز گرمای طاقت فرسای کویر کشاورزان را به خنکای این نماز خانه ها می کشاند و در آن ها در اتاق تابستانی که معمولاً از دو طرف کاملاً باز است به استراحت می پردازند .

    در مورد مالکیت این بناها باید گفت که این بناها مالکیت عمومی و وقفی دارد به این ترتیب که برخی از کشاورزان زمینی از مزرعه را برای ساخت مسجد وقف می کنند و دیگر کشاورزان نیز با کمک های مالی و یدی در ساختن آن مشارکت می کنند . در گذشته گاهی مالکان اصلی مزارع برای کشاورزان مسجدی بنا می کردند . به ویژه اینکه به دلیل نبود ساعت مکانیکی برای تعیین زمان از ساعت های آبی استفاده می شد و بر این اساس زمان آبیاری هر کشاورز مشخص می شد . به این عمل « سِرِجه » گرفتن می گویند که امروز این کار ضرورتی ندارد و برافتاده است . در واقع یکی از کاربردهای مهم مساجد دشتی ، محلی بود برای تعیین ساعت آبیاری و نوبت کشاورزان .
 
    اکنون اگر با وسیله ی نقلیه از این مزارع گذر کنیم بناهای نیمه مخروبی را می بینیم که غالباً بر اثر چند دهه بی توجهی سقف آن ها فرو ریخته و به کلی فرسوده شده اند . گرچه این مکان ها به واسطه ی ارتفاع قابل ملاحظه در دشت پهناور عظمت دارند .

    اما فراموش شدن آن ها انسان را دچار اندوه و افسوس می کند . بناهایی که یک زمان بیشترین هیاهوی دشت در آن ها بوده است . نماز و نیاز ، نذر و اجتماع و حکایت های بسیار فراوانی که در پرتو فراغت کشاورزان از کار روزانه حاصل می شده و هزاران داستان و گفتگو و نصیحت و عبرت در آن وجود داشته است .
    گرچه در برخی از مزارع مانند مزرعه ی ابراهیم آباد و خرّم آباد هنوز این مساجد معمور و مورد استفاده ی کشاورزان است اما در بیشتر موارد این مساجد فراموش شده اند که یکی از علت های مهم آن کمبود آب کشاورزی ، گرم شدن هوا و خشک شدن بخش اعظم مزارع و کم رونقی کشاورزی است .

    علت دیگر آن این است که برخلاف گذشته که معمولاً مالکیت مزارع محدود بود و هر کسی برای خود آب و باغ جدایی نداشت و یک مکان برای استراحت وجود داشت اما امروز تقریباً هر کشاورزی برای خود اتاقی ( سیخه ) ساخته و زمان استراحت خود را در آن می گذراند . همچنین وجود وسایل حمل و نقل موتوری مانند موتورسیکلت و وانت بار که فاصله ی زمانی مزرعه تا خانه را کم کرده از دیگر علل کم رونقی مساجد دشتی است .

    اما هر چه هست این مساجد نیز به عنوان موقوفه هایی فراموش شده بخشی از فرهنگ دینی و شیوه ی معیشت ماست که حوادث ایام و گذر زمان از رونق آن کاسته است ، اما هنوز هم می شود با توجهی ویژه لااقل از بخش باقی مانده ی این مواریث فرهنگی حمایت کرد .

نظرات بسته شده است.