گرگ

گرگ به عنوان یک درنده موفق در رأس هرم غذایی، در بین جانداران خشکی‌زی‌ قرار گرفته است. همتای او در دریاهای عالم کوسه‌ها هستند با این تفاوت که گرگ‌ها از زندگی اجتماعی فوق‌العاده پیچیده برخوردارند و کوسه‌ها تک‌زی هستند و از نظر هوش، فراست، نظم گروهی و انضباط بین افراد داخل گروه خانوادگی، گرگ‌ها تقریباً در جهان درندگان، به جز خانواده سگ‌ها، بی‌همتا می‌باشند.

کلیه افراد گروه، که به ندرت از 10 قلاده تجاوز می‌کند، از قوی‌ترین گرگ «رهبر» اطاعت می‌کنند. به کرات و به هر مناسبتی افراد گروه مراتب اطاعت خود را نسبت به «رهبر» آشکار می‌کنند.

این عمل با ژست‌های بخصوص مانند مالیدن چانه به خاک، قراردادن سر بین دو دست روی زمین، روی زمین غلت‌خوردن و بیرون دادن اصوات بخصوص صورت می‌گیرد.

شکار، در فصل فراوانی طعمه‌های بزرگ مانند گوزن، به صورت دسته‌جمعی صورت می‌گیرد. هر گرگ در هنگام شکار دسته‌جمعی موقعیت خود را می‌داند و وظیفه‌اش مشخص است. رئیس گله یک طعمه را انتخاب می‌کند.

طعمه معمولاً بزرگ و سنگین، پیر، مریض و یا خیلی جوان و کند است. پس از انتخاب طعمه، گله به حرکت درمی‌آید. گرگ‌ها به صورت درهم و به ظاهر بدون برنامه به حرکت درمی‌آیند. هدف پراکنده و هراسان کردن گله طعمه است. چه بسا یک گوزن از کنار آنان می‌گذرد و توجهی به او ندارند چون هدف مشخص است.

استراتژی نهایی منزوی‌کردن هدف است و حرکت‌هایی که گله انجام می‌دهد همگی در راستای همین هدف است. گاه تعقیب و گریز ساعت‌ها به طول می‌انجامد و گاه پس از چند دقیقه نتیجه حاصل می‌آید.

به محض جدا شدن طعمه از گله، افراد قبیله گرگ‌ها همگی گرداگرد طعمه جمع می‌شوند و با به دندان گرفتن نقاط حساس مانند بیضه، پستان‌ها، پوست زیر شکم، پوزه و لب طعمه(مثلا گوزن) او را به زیر می‌آورند.

در جنوب کانادا، گوزن‌ها بسیار بزرگتر از گرگ‌ها هستند ولی مع‌الوصف گرگ‌ها به راحتی آنان را شکار می‌کنند. مطالعه روش شکار آنها نشان می‌دهد که پیوسته از یک روش استفاده نمی‌کنند، بلکه بر حسب موقعیت طعمه و شرایط محیطی، نقشه خود را طراحی می‌کنند.

می‌توان سیستم شکاری آنان را به حمله تیم فوتبال تشبیه کرد و یا حرکت لشکریان در گذشته که قلب سپاه و جناح‌های راست و چپ و با حمله گازانبری اصول کار را تشکیل می‌داد.

در حین حمله زوزه‌ها راهنمای رهبر گله برای صدور دستورات است. رهبر در قلب سپاه قرار دارد و بازوهای راست و چپ را به جلو می‌فرستد، یا به عقب فرامی‌خواند. جانوری که در فصول بهار و تابستان در جنوب کانادا با گوزن‌های 450 کیلویی فراوان گرسنگی را برطرف می‌کند، با فرارسیدن زمستان و مهاجرت گوزن‌ها به جنوب(شمال ایالات متحده) در محل مانده در منطقه پوشیده از برف با تغذیه از خرگوش و موش روزگار می‌گذراند.

در ایران، در هنگام کمبود طعمه، گرگ‌ها گیاه‌خوار می‌شوند و به هندوانه روی می‌آ‌ورند. گرگ‌ها جزو حیوانات پرطاقت هستند که یک روز کامل را می‌توانند به طور پیوسته بدوند و طعمه را تعقیب کنند.

سگ‌های امروزی از گرگ‌ها ی زمان گذشته رام شده‌اند. انسان خصوصیات اصلی گرگ‌ها را پسندید و آنها را به اسارت درآورد تا پس از 7هزار سال سگ‌های کنونی حافظ مال و جان او باشند.

صفت وفاداری که در سگ‌ها مشاهده می‌شود، ابتدا در گرگ‌ها دیده شد، دید بسیار قوی، حس شامه تا حدود 10 تا 70 برابر انسان، طاقت در مقابل سرما و گرما(40- تا50+ درجه سانتیگراد)، توانایی تولید مثل (در هر بار 10 توله می‌زاید) و قدرت جفت‌گیری با گرگ و شغال و سگ و در نتیجه توانایی تولید بچه‌های فراوان دورگه و بالاخره توانایی کنترل جمعیت جوندگان مانند موش‌های صحرایی، خرگوش‌ها، توله‌های شغال و روباه و… گرگ را جانوری قابل احترام در بین دوستداران حیات وحش قلمداد نموده است.

از کشفیات مهم جدید در مورد توانایی‌‌های گرگ، قدرت خارق‌العاده ارتباط این جانور با همنوعان خود است. اثبات شده که گرگ‌ها از مسافات دور، بدون آن که همدیگر را ببینند، قادرند تقریباً آنچه می‌بینند با یکدیگر در میان بگذارند و انتقال دهند. مثلاً اگر در منطقه‌ای یک گرگ به دو قوچ کوهی برخورد نماید و نیاز به نیروی کمکی داشته باشد، به راحتی با زوزه کشیدن، همنوعان خود را از اطراف فرا می‌خواند و آنچه را که می‌بیند برای گرگ‌های دیگر شرح می‌دهد.

در دشت‌های فراخ جنوب دریاچه ارومیه با شکاربان خلیلی مشغول بررسی پرندگان مهاجر بودیم. غروب نزدیک شد که متوجه شدیم یک گرگ به تعقیب ما پرداخته. فاصله او با ما حدود 60 متر بود. تا ما راه می‌رفتیم او آهسته و با صبر ما را تعقیب می‌کرد.

وقتی می‌ایستادیم او هم می‌ایستاد و هر بار پس از توقف چند متری به ما نزدیک می‌شد. یک نهر آب که هر آن عریض‌تر می‌شد، مانع از رفتن ما به طرف دیگر که دهکده قرار داشت، شده بود.

پای شکسته من مانع از قدرت رفتن از نهر می‌شد. شکاربان خلیلی نگران من بود و من نگران تاریکی. نهر عمیق بود و در آن زمستان سرد، عبور از آن ممکن نبود. پس از آخرین توقف، گرگ تنها 30 متر از ما فاصله داشت.

وقتی ما حرکت کردیم او در جای خود ایستاد، سر خود را به طرف تپه‌ها برگردانید و یک زوزه طولانی با دندانه‌های زیاد، از خود سر داد و سپس به تعقیب ما پرداخت. بعد از چهار پنج دقیقه شکاربان خلیلی تپه را به من نشان داد که از رأس آن چیزی با جهش‌های بلند به طرف پایین‌ سرازیر بود.

پس از چند دقیقه این گرگ نیز به رفیق خود پیوست و هر دو ما را تعقیب کردند. با همان صبر و آهستگی و تداوم. پس از چند دقیقه مجدداً گرگ اول در جای خود ایستاد و زوزه را سر داد. این بار از جهت دیگر، گرگ سوم از تپه سرازیر شد و به زودی در کنار آن دو قرار گرفت.

بعدها فهمیدم که زوزه‌ها معنی دارد. آنها به احتمال فراوان موقعیت نه چندان جالب ما را گزارش داده و درخواست نیروی کمکی کرده بودند…

۱۳ نظرات
  1. Android می‌گوید

    آخرش گرگهاخوردنتون یانه بیخیال شدن؟

  2. محمد می‌گوید

    عالی بود

  3. حسین شعرباف می‌گوید

    میخواید بگید گرگ از ببر یا شیر قوی تره؟؟؟!!!!

  4. soheil می‌گوید

    خوب

  5. سانای می‌گوید

    عالی بود

  6. ali18 می‌گوید

    مرسی عالی بود.

  7. ایوب می‌گوید

    جالب بود

  8. رضوی - بچه افغانی می‌گوید

    فقط یه سوال… یه گرگ در طول حیاتش چند بار جفت میگیره…!؟

  9. omidiri4@gmail.com می‌گوید

    ممنونم خیلی

  10. omidiri4@gmail.com می‌گوید

    ممنونم خیلی

  11. محمد می‌گوید

    وای خیلی عالی بود ممنون از مطلب آموزنده شما

  12. علی می‌گوید

    فوق العاده بود دوست من. گرگ خاکستری علامت مردمان ترک زبان است و میشه گفت علت برگزیدن این علامت را خصوصیات و عقاید گرگ میدانند. تشکر

  13. amin می‌گوید

    بسیارزیبا بود ممنونم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.