تربت جام

1) شهرستان تربت جام . در مشرق استان خراسان قرار دارد. مشتمل است بر سه بخش مرکزی و نصرآباد و صالح آباد، دَه دهستان و سه شهر تربت جام و نصرآباد و صالح آباد. از شمال به شهرستانهای مشهد و سرخس ، از مشرق به مرزهای ترکمنستان و افغانستان ، از جنوب به شهرستان تایباد، از مغرب به شهرستانهای تایباد (بخش باخَرْز) و تربت حیدریه محدود است . آبادیهای آن در دشت و کوهستان قرار دارد. کوههای سیاهْ چوبی ، کِلِیْلاق ، عَبدُل آباد در جنوب آن امتداد دارند. در مغرب آن ، کوه بیزَگ / بیزَک که دنباله کوههای بینالود است ، دشت باخرز را از دشت جام جدا می کند (رزم آرا، ج 9، ص 85). هریرود در مشرق آن جریان دارد و در قسمتهایی ، مرز مشترک ایران و ترکمنستان و افغانستان را تشکیل می دهد و در برخی قسمتها زمینهای مزروعی برخی از آبادیهای شهرستان را آبیاری می کند. جام رود ــ که از کوه شاهان در مغرب شهرستان سرچشمه می گیرد ــ با جهت جنوب شرقی پس از گذشتن از شمال شهر تربت جام ، در مشرق شهرستان به هریرود می ریزد. زمینهای مزروعی آن با رودها و جویها و چاههای عمیق و نیمه عمیق آبیاری می شود.

از گیا دارای گز، بَنه ، بابونه ، شاه تره ، گل خطمی ، گلپوره ، گل گاوزبان ، گَوَن و گیاهانی برای چرای دام است . از زیا قوچ ، میش ، بزکوهی ، آهو، روباه ، شغال ، گرگ ، خرگوش ، کبک و سینه سیاه در آن یافت می شود.

دامداری در تربت جام دارای اهمیت است و گاو و بز و شتر و اسب و گوسفند در آن پرورش می یابد و پوست و روده از آنجا صادر می شود. محصولات عمده آن ، گندم و جو، چغندرقند، پنبه ، زیره ، بنشن و تره بار است . از میوه ها، گلابی و انگور و انجیر دارد. صنایع دستی آن شامل قالی بافی و قالیچه بافی است .

آثار تاریخی این شهرستان عبارت است از: مزار شیخ احمدِ جام * ، دارای کتیبه ای با کاشی کاریهایی متعلق به دوره شاه عباس اول (مولوی ، ج 1، ص 41ـ42)؛ زیارتگاه شیخ ابوذرِ بِژگانی ( رجوع کنید به بورُجانی * ، ابوذر) نزدیک آبادی بژگان (در پانزده کیلومتری جنوب شرقی شهر تربت جام )؛ زیارتگاه میرغیاث الدین در آبادی بِزْد (در هفده کیلومتری جنوب غربی شهر تربت جام در دامنه کوه )؛ مسجد نور در بزد یا بِزَک (از ییلاقات جام در دره کوه بزک ) که معروف است شیخ جام مدتی در آن به عبادت پرداخته است (همان ، ج 1، ص 3)؛ و ویرانه های شهر قدیمی بوزجان * در نزدیکی آن . ظاهراً تربت جام جانشین بوزجان شده است .

این شهرستان معادن سرب دارد. راه اصلی مشهد به تربت جام ـ تایباد از آن می گذرد. منطقه ای زلزله خیز است . در تقسیمات کشوری 1316ش ، بخش جام و فریمان جزو شهرستان مشهد شد و جام ، مرکز بخش گردید (ایران . وزارت کشور، چاپ اول ، ص 75). سپس با تصحیح تقسیمات کشور، بخش طیباتِ (تابیاد) تربت جام در شهرستان مشهد تشکیل شد (همان ، چاپ دوم ، ص 17 مکرر). در فهرست تقسیمات کشور تا آخر خرداد 1339 شهرستان تربت جام مشتمل بر بخشهای حومه ، باخرز و زورآباد (جنت آباد) بود. طبق سرشماری 1375ش ، جمعیت شهرستان 349 ، 210 تن بوده است واز این تعداد، 274، 74 تن (ح 3ر35%) شهرنشین و بقیه روستانشین بوده اند.

2) شهر تربت جام ، مرکز شهرستان تربت جام . در ارتفاع 910 متری ، در حدود 161 کیلومتری جنوب شرقی شهر مشهد و 62 کیلومتری شمال غربی شهر تایباد، در مسیر جاده قدیمی نیشابور ـ هرات ، در دشتی با شیبی از مغرب به مشرق واقع است . میانگین حداکثر دمای شهر در تابستانها ْ40 و میانگین حداقل آن در زمستانها ْ13ـ است . میانگین بارش سالانه آن حدود 254 میلیمتر است . جام رود، با جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی ، از شمال شهر می گذرد. باد فَراه ــ که در بهار از سوی افغانستان می وزد ــ از بادهای مشهور تربت جام است .

مزار شیخ احمد جام در این شهر واقع است (حمداللّه مستوفی ، ص 153ـ154) و نام شهر (تربت ) از آن گرفته شده است . ویرانه مسجد خواجه عزیزاللّه (از قرن پنجم ) در شمال مزار شیخ جام قرار دارد.

از مردان بزرگ تربت جام ، نورالدین عبدالرحمان جامی * ، شاعر و ادیب و عارف مشهور، است . پوربهای جامی * ، از شعرای معروف خراسان ، نیز اهل آنجاست و خاندان او در ولایت جام منصب قضا داشته اند (اقبال آشتیانی ، ص 536).

پیشینه . جام ، نخست به عنوان رُستاق (مجموعه چند دهکده )، سپس ناحیه و ولایت در کتابهای جغرافیانویسان ضبط شده است . ابوالفداء (ص 510)، معرب آن را زام دانسته است . به نوشته یاقوت حموی (ج 2، ص 909)، سبب نامگذاری آن به جام / زام این بوده که مانند جامی در سبزه زاری مدوّر قرار گرفته بوده است .

تاریخچه پیش از اسلام جام روشن نیست . در سال 29 (بلاذری ، ص 390) عبداللّه بن عامربن کُریز، از سرداران عثمان یزیدبن جُرَشی (پدر سالم بن یزید) را به رستاق زام از توابع نیشابور فرستاد و او آنجا را گشود.

به نوشته ابن خرداذبه (ص 23ـ24) در 250، و ابن رسته (ص 171) در 290، زام و باخرز و جوین و بیهق از شهرهای ولایت نیشابور به شمار می آمدند ( رجوع کنید به ادامه مقاله ). در 282 نخستین بار یعقوبی (ص 27) «جام » را قصبه ای در نواحی ولایت نیشابور ذکر کرده است . مقدسی در اواخر قرن چهارم ، نیز جام و باخرز را از رستاقهای نیشابور، و بوزجان را از شهرهای جام خوانده است (ص 300، 319، پانویس )؛ بنابراین ، ظاهراً قصد ابن خرداذبه و ابن رسته از شهر زام همان مرکز رستاقِ زام (بوزگان ) بوده است ، چون هیچگاه شهری به نام زام / جام وجود نداشته است .

به نوشته سمعانی (متوفی 562)، زام از نواحی نیشابور بود و کسانی چون ابوجعفر محمدبن موسی زامی ، ادیب و نحوی و شاعر، از آنجا برخاسته بودند. او می افزاید که زام مراکز مشهوری دارد که به آنها جام و باخرز می گویند (ج 3، ص 123). هم زمان با حمله مغول ، در قرن هفتم ، یاقوت حموی (همانجا) زام را یکی از کوره های نیشابور، و مرکز آن را بوزجان ضبط کرده و افزوده است که به زام ، جام هم می گویند و، برخلاف سمعانی ، باخرز را از مراکز زام ندانسته و تعداد روستاهای آن را 180 ذکر کرده است . ابن بطوطه که در 725 سفر خود را آغاز کرد، از شهر جام با چشمه ها و نهرهای فراوان و درختان توت و تولید ابریشم آن یاد کرده است (ج 1، ص 468). پس از او، حمداللّه مستوفی (همانجا) در قرن هشتم در باره شهر جام مطالبی آورده و گفته است که قریب دویست پاره دیه از توابع جام است ، آب شهر و ولایت از قنوات تأمین می شود، و جام باغهای میوه فراوان دارد.

در 782، تیمور با لشکریانش به جام و کوسویه حمله کرد (شرف الدین علی یزدی ، ج 1، ص 227، 229). وی در ولایت جام ، خانقاه مسافرپناه ساخت (خواندمیر، 1372ش ، ص 165) و پس از زیارت قبر احمد جام ، از طریق نیشابور و بسطام به ری رفت (میرخواند، قسم 6، ص 1092). در 783، خواجه معین الدین محمد جام ، از شاعران خراسان ، درگذشت و در کنار مرقد شیخ احمد جام دفن شد (خواندمیر، 1353ش ، ج 3، ص 386). در 12 رمضان 823، شاهرخ چهارمین پسر تیمور برای زیارت مرقد شیخ احمد جام به شهر جام ] ظاهراً آبادی تربت [ رفت (میرخواند، قسم 6، ص 1155). ظاهراً تا قرن نهم بوزجان ، مرکز ولایت جام بوده و تربت از دهکده های آن به شمار می آمده است . به نوشته حافظ ابرو (متوفی 833)، تربت و معدآباد از قرای مشهور ولایت جام شمرده می شد، بوزجان نیز قصبه بود و حصار داشت (ج 2، ص 40). از قرن دهم به بعد، تربت شیخ جام مرکز ولایت جام ضبط شده است . در 935 ازبکان هرات به ایران حمله کردند، اما در ناحیه جام از سپاهیان شاه طهماسب (حک : 930ـ984) شکست خوردند (روملو، ج 12، ص 274). در 998، در دوره شاه عباس اول صفوی ، اکثر محالّ خراسان ، از جمله جام ، از قزلباش خالی شد و به تصرف ازبکان درآمد (اسکندر منشی ، ج 2، ص 637،645). در 1007 قزلباشها، ازبکان را در جام شکست دادند (منجم یزدی ، ص 171).

در 1128، افغانهای اَبدالی به سرکردگی عبداللّه خان پسر حیاط سلطان ، پس از تسلط بر هرات ، ولایت جام را نیز تصرف کردند (مرعشی صفوی ، ص 21). به نوشته مروی ، نادر در 1143، برای تسخیر دارالسلطنه هرات ، ولایت جام و بویژه دشت جام را به پایگاه سپاهیان خود تبدیل کرد. افغانها در این هنگام حدود شصت هزار قشون در برج و باروی هرات گرد آورده ، آماده دفاع بودند (ج 1، ص 152، 168، 170). در 1248 قصبه جام حدود هزار خانه و بیست پاره قریه داشت . غلاتش ارزان و باغاتش فراوان بود. مردم آن حنفی مذهب متعصب بودند و حدود پنجاه خانوار شیعه امامیه نیز در آنجا به سر می بردند (شیروانی ، ص 197). در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه (1264ـ1313)، دهکده تربت جام 250 خانوار و قلعه ای با دیوار گلی داشت (ییت ، ص 37). پس از شهریور 1320، هنگام اشغال ایران از سوی قوای متفقین ، در شورش صولت السلطنه هزاره در خراسان ، تربت جام نیز مدتی به دست شورشیان افتاد (بیات ، ص 35).

نظرات بسته شده است.