دانستنیهایی از استان اصفهان

موقعیت جغرافیایی – اصفهان
استان‌ اصفهان‌ با مساحتی‌ حدود 105937 کیلومتر مربع‌ در مرکز ایران‌ واقع‌ شده‌است‌ و از شمال‌ به‌ استان‌های‌ مرکزی‌، قم‌ و سمنان‌ و از جنوب‌ به‌ استان‌های‌ فارس‌ و کهگیلویه‌ و بویراحمد، ازشرق‌ به‌ استان‌های‌ خراسان‌ و یزد و از غرب‌ به‌ استان‌های‌ لرستان‌ و چهار محال‌ و بختیاری‌ محدود است‌.
شهراصفهان‌ مرکز استان‌ است‌. براساس‌ آخرین‌ تقسیمات‌ کشوری‌، شهرستان‌های‌ استان‌ اصفهان‌ عبارتند از: اصفهان‌،اردستان‌، برخوارومیمه‌، خمینی‌ شهر، خوانسار، سمیرم‌، شهرضا، فریدن‌، فریدون‌ شهر، فلاورجان‌، کاشان‌،گلپایگان‌، لنجان‌، مبارکه‌، نائین‌، نجف‌ آباد و نطنز. در آبانماه‌ 1375، جمعیت‌ استان‌ اصفهان‌ 255/923/3 نفربوده‌ است‌. از این‌ تعداد 30/74 درصد در نقاط‌ شهری‌ و 67/25 درصد در نقاط‌ روستایی‌ سکونت‌ داشته‌ و بقیه‌غیر ساکن‌ بوده‌اند.
 
آب و هوا – اصفهان
آب‌ و هوای‌ استان‌ اصفهان‌ بطور کلی‌ معتدل‌ خشک‌ است‌، حداکثر درجه‌ حرارت‌ آن‌ در گرم‌ترین‌ روزتابستان‌ 6/40 درجه‌ و حداقل‌ درجه‌ حرارت‌ آن‌ در سردترین‌ روز زمستان‌ 6/10 درجه‌ و متوسط‌ درجه‌ حرارت‌سالانه‌ آن‌ 7/16 درجه‌ سانتی‌ گراد ثبت‌ شده‌ است‌. تعداد روزهای‌ یخبندان‌ استان‌ 76 روز و متوسط‌ میزان‌بارندگی‌ سالانه‌ آن‌ نیز 9/116 میلی‌متر گزارش‌ شده‌ است‌. شهر اصفهان‌ از نظر آب‌ و هوا ممتاز و فصول‌ چهارگانه‌منظمی‌ دارد و آغاز و پایان‌ هر فصل‌ آن‌ بخوبی‌ مشهود است‌.
 
تاریخ و فرهنگ – اصفهان
در کتاب‌های‌ تاریخی‌، اصفهان‌ را پایگاه‌ سپاهی‌ و دفاعی‌ معرفی‌ کرده‌اند که‌ با افزایش‌ قلعه‌ها ودژها، امنیت‌ آن‌ نیز برای‌ سکونت‌ و شهرسازی‌ تضمین‌ گردیده‌ است‌. وجود قلاع‌ متعدد تاریخی‌ مانند قلعه‌آتشگاه‌، سارویه‌، تبرک‌،کهن‌دژ، گارددژ و… مؤید این‌ نظر است‌. استقرار جلگه‌ اصفهان‌ در میان‌ بیابان‌ و کوه‌های‌خشک‌ مرکزی‌ ایران‌ از یک‌ طرف‌، و اهمیت‌ و موقعیت‌ ارتباطی‌ خاص‌ آن‌ در مرکز فلات‌ پهناور ایران‌ از طرف‌دیگر، تاریخ‌ آن‌ را به‌ قدمت‌ کشور ایران‌، مرتبط‌ کرده‌ است‌.
استان‌ اصفهان‌ از جمله‌ استان‌هایی‌ است‌ که‌ ترکیب‌قومی‌ مختلفی‌ دارد،اکثریت‌ جمعیت‌ استان‌ را فارس‌ زبانها تشکیل‌ می‌دهند ولی‌ بختیاری‌ها، ارمنی‌ها، یهودی‌هاو تا حدودی‌ آذری‌ها نیز در قسمت‌هایی‌ از آن‌ اسکان‌ دارند. زبان‌ رایج‌ مردم‌ استان‌، فارسی‌ است‌ و زبانهای‌اقلیت‌های‌ ارمنی‌، عبری‌ وهمچنین‌ لری‌ نیز رواج‌ دارد.ادبا، شعرا و حکمای‌ صاحب‌ نظری‌ از این‌ شهر برخاسته‌ ویا در آن‌ زیسته‌اند.
 
معماری
از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکده‌ای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نمانده است که از میان آن سه تنها بنای برپا و برجا همین پل شهرستان است. بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دوره‌های تاریخی پس از اسلام بجا مانده است اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔصفوی برجستگی ویژه‌ای دارد، که هر کدام دارای ویژگی‌ها و سبک معماری یگانه خود است.
 
دوران سلجوقیان
ایوان شمالی مسجد جامعمعماری سلجوقیان – که بویژه در مسجد جامع نمود می‌یابد – ساده و بی‌پیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگی‌های دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوه‌گری آن است. بجای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس می‌کند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوه‌های رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگی‌های آن است.
آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان می‌‌باشد.
 
دوران صفویان
عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. زیباترین و با شکوه‌ترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد.در زمان شاه عباس اول صفوی پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد.اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود.موقعیت جفرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکس العمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود.شاه عباس بدون ایجاد تفییرات عمده در بخش قدیمی شهر بخشهایی را به آن افزود.میدان نقش جهان ، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخش های قدیمی شهر ساخته شدند.
از ویژگیهای مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیره کننده‌ای در بیننده ایجاد می‌کند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشیهای درخشان به منظره‌ای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل می‌شود.
معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارآیی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعاد حیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوه‌ترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگ‌ترین بازارها، مدرسه‌ها، کاروانسراها و… در این عصر ساخته شد. و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارآیی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل، که گاهی نمی‌توان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدید آورده باشد. شاید تنها بتوانیم به این گفتهٔ پیر لوتی نویسندهٔ فرانسوی اشاره کنیم که می‌گوید:
«اصفهان نه تنها آئینهٔ تاریخ تمدنی کهنسال، که آئینهٔ خلاقیت بشر است. اصفهان خود به تنهایی کهکشانی است که دست یافتن به ژرفای زیبایی و عظمت آن ممکن نیست.»

نظرات بسته شده است.