کوه ریگ، اردکان

نام انگلیسی :  Ardakan dunes mount    

نام فارسی :   کوه ریگ اردکان

 

موقعیت جغرافیایی

کوه ریگ در موقعیت جغرافیایی N3134 E5424 در استان یزد واقع است. کویر اردکان با وسعتی حدود 1300 کیلومترمربع در چاله ‏ای بیابانی قرار دارد که از سمت‏ شمال به ارتفاعات سیاه کوه و تپه‏ های کلوت،از باختر به کوههای نایین،از جانب خاور به رشته‏ کوه خرانق و از سوی جنوب به رشته ‏های عقدا و شیر کوه محدود می‏گردد. این منطقه آب‏وهوایی گرم و خشک با زمستانهای نسبتا سرد دارد.میانگین بارش سالیانه در شهر اردکان،بنابر آمار ده‏ساله،52 میلیمتر است. کوه ریگ در شش کیلومتری کوه‌های جنوب غربی روستای سروعلیا در شهرستان اردکان واقع شده است. در دل کوه‌های این روستا، یک کوه پوشیده از ماسه وجود دارد که منطقه‌ای بکر را به وجود آورده است.

 

پیدایش

کویر اردکان تحت شرایط کنونی آب‏ و هوایی و هیدرولوژیک،کویری بسته است که هیچ‏ گونه ارتباطی با کویرهای مجاور خود مثل کویر زرین و کویر لوت ندارد، اگرچه این احتمال‏ وجود دارد که در طول دوران چهارم تحت شرایط پرآبی با نزدیکترین چاله مجاور یعنی کویر لوت ارتباط داشته است.مخروطهای افکنه و رسوبهای سیلابی پدیدهء واسط بین کوههای‏ اطراف و حاشیه کویرند.اگرچه امکان انباشت این نوع رسوبها در شرایط خشک کنونی نیز بطور  محدود و موضعی وجود دارد.ولی با توجه به گسترش و حجم این پدیده و توده مواد درشت‏ دانه آنها شرایط مساعدتری در گذشته برای وقوع سیلابهای وسیع و همه‏جانبه وجود داشته است.زمان یا دوره‏ های دقیق این شرایط بالنسبه مرطوبتر برای ما هنوز روشن‏ نیست.از دیدگاه توپوگرافی (پستی یا بلندی) و ویژگیهای طبیعی حوضه بیابانی اردکان-یزد مشابهت زیادی با حوضهء بزرگ و ناحیه کوهستانی‏ در غرب ایالات متحده آمریکا دارد. در هردو ناحیه تپه ‏های ماسه‏ای و سایر پدیده‏ های تراکمی بادی در مقایسه‏ با دیگر پدیده ‏های ژئومرفولوژیک وسعت کمی را دربرمی‏گیرند.

 

در ایران مرکزی،با وجود درصد زیاد خشکی هوا،پیدایش تپه‏ های ماسه‏ ای محدود به‏ نواحی مشخصی در مجاورت یا نزدیکی منابع تولید ماسه است.در مقایسه با کل وسعت هر حوضه،ریگزارهای بالنسبه کم‏وسعتی،در سطح بعضی کویرها و باتلاقها که کم ‏و بیش دارای‏ رطوبت هستند (کویر زرین،کویر اردستان و باتلاق گاوخونی) شکل گرفته،یا در فاصله نزدیک‏ به کویرهایی پدید آمده‏ اند که منبع خوبی برای تأمین ماسه می‏باشند(دشت کویر و دشت لوت). حرکت ماسه ‏های بادی از سطح این‏گونه کویرها و یا از حاشیه آنها احتمالا به دلیل درصد بالای‏ نمک خاک تشدید می‏شود که خود از یک طرف موجب فقدان پوشش گیاهی شده و از طرف‏ دیگر باعث از هم پاشیدن خاک رس می‏شود که خود به آزاد شدن ذرات ماسه کمک می‏کند. در حوضهء اردکان-یزد یک ریگزار نسبه کوچک از تپه‏ های‏ ماسه‏ای بیشتر برخان مانند به وسعت حدود 300 کیلومترمربع(کل حوضه 28000 کیلومتر مربع)در فاصله 60 کیلومتری جنوب شرقی کویر اردکان به وجود آمده است.شکل و نحوهء پراکندگی برخانهای این مجموعه نشان می‏دهد که ماسه‏ها به احتمال زیاد از محدودهء جنوبی‏ کویر،همراه با بادهای غربی آورده شده ‏اند.

 

در قسمتهایی از حوضه اردکان-یزد،بویژه در منطقهء مشخصی در جنوب شرقی کویر اردکان،تپه‏ های ماسه بادی بر دامنه کوههای محلّی شکل گرفته‏اند و سطح این تپه‏ ها تا حدّی به‏ وسیله گیاهان بوته‏ای پوشیده شده است. یکی از این تپه‏ ها را که به جاده‏ اردکان-زرین نزدیکتر بوده و بر دامنه روبه جنوب کوه انبار گور در حاشیه جنوب شرقی کویر اردکان قرار دارد به عنوان تپه بادی بادپناهی ‏11توصیف کرده است. او معتقد است که این ماسه‏ ها به وسیلهء بادهای شمالی از کویر به کوه آورده شده‏اند سپس‏ با عبور از یک فروافتادگی بزرگ به شکل هفت گلوگاه باد12در قلّه کوه که حالت تونل باد را پدید می‏آورد،در دامنهء مخالف(جنوبی) با افت ناگهانی سرعت باد فرو ریخته و متراکم شده‏اند.در نتیجه او این تراکم ماسه‏ای را ماسه ‏های بادی نزولی یا نساری به حساب آورده است.درحالی‏ که بررسی ما نشان می‏دهد که:

 

اولا این تپه به سمت جنوبی هیچ‏گونه کشیدگی و جهت‏یافتگی ندارد که این نشانه‏ای بر عدم‏ تشکیل آن در ارتباط با نزول ماسه از طریق شکاف بزرگ رأس کوه است؛ثانیا در جبهه شمال کوه‏ هیچ‏گونه اثری از تپه صعودی یا شیب نسبه ملایمی که ماسه‏ها از طریق آن به قلّه برسند و به جبهه‏ جنوبی منتقل شوند،وجود ندارد؛ثالثا ذرات ماسه به سمت پای کوه درشتتر می‏شوند که نشان‏ دهنده این است که ماسه‏ها از پایین به سمت بالا منتقل شده‏اند و بر اثر نیروی جاذبه سنگینترها (و در این‏جا درشتترها) در پایین،متوسطها به میانه و ریزترها تا بالای دامنه رانده شده‏اند.در نتیجه‏ این تپه از نوع بالارو محسوب می‏شود که بیشتر بر اثر بادهای جنوبی شکل گرفته است.سایر تراکمهای ماسه‏ای مشابه در دامنهء جنوبی کوه پیرزن را می‏توان از طریق وزش بادهای جنوبی‏ توجیه کرد.این بادها موجب حمل ماسه به داخل حوضه کوچکی می‏شده که توسط کوههای‏ هریشت،پیرزن و حوض سفید و کوهک‏های محلّی دیگر محصور شده است.

 

موقعیت و مشخصات

بزرگترین پدیدهء منفرد بادی در منطقهء اردکان و احتمالا در کل حوضه اردکان-یزد،تپهء ماسه‏ای عظیمی است که در درّهء زین اسبی شکلی مابین دو کوه آهکی در 20 کیلومتری شمال‏ شرق شهر اردکان به وجود آمده است.این کوهها متعلق به دورهء کرتاسه بوده و حداکثر ارتفاع‏ یکی از آنها بیش از 1800 متر از سطح دریا می‏باشد. کف درّه دارای شیبی بین ?5 تا ?10 است که تا حدود 1300 متر یعنی حدود 109 متر بالاتر از سطح دشت مجاور آن ارتفاع می‏گیرد.جریانهای اتفاقی در سمت شمالی و جنوبی‏ قسمت زینی شکل باعث حفر آبراهه‏هایی عمیق به عرض حداقل 5 متر شده که همین آبراهه‏ها موجب برش عمودی به عمق حدود 25 متر در رسوبهای بادی-آواری شده‏اند بطوری‏که مواد و ساختمان این پدیده را بخوبی در معرض دید قرار می‏دهد.پهنه‏هایی با آثار موجی ناشی از باد بر روی کوهریگ به صورت موضعی دیده می‏شود ولی سطح کوهریگ در قسمتهایی که شیب‏ تند نیست کم‏وبیش با بوته‏ های تاغ و اسکمبیل پوشیده شده است.

 

در بلندترین ستیغ این کوهریگ،اثرات سطحی از حرکت ماسه بادی دیده می‏شود که در مقایسه با کل ضخامت ماسه بسیار ناچیز به نظر می‏رسد.این پدیدهء بادی-آواری که در اصطلاح‏ محلی مردم اردکان و یزد کوهریگ شناخته می‏شود در جاهای دیگر دنیا نیز نمونه‏های مشابه‏ای‏ دارد که به آن شن بالارونده‏ می‏گویند ،اگرچه این نوع پدیده را مشابه تپه‏های بادی صعودی و نزولی دانسته‏اند ولی‏ مشاهدات جدید نشان می‏دهد که چنین نیست.البته رسوبهای کوهریگها شامل مقدار زیادی ماسه‏ بادی است که در دامنه کوهها تل‏انبار شده‏اند.علاوه‏براین،همچنین آنها دربردارنده لایه‏های‏ متعددی از رسوبهای واریزه‏ای،آبرفتی و رسوبهای دیگر ناشی از حرکت انبوه مواد بر دامنه‏ می‏باشند که بطور مکرر در بین لایه‏های ماسه بادی ته‏نشین شده ‏اند.

 

یکی دیگر از ویژگیهای عمومی کوه ریگ ها شیب نسبتا ملایم آنهاست،در حالی‏که تلماسه‏های صعودی و نزولی اغلب با شیب حداکثر یا شیب قرار متراکم‏ می‏شوند که البته این موضوع به شیب مانعی که به آن برخورد می‏کند نیز بستگی دارد. در بیابان موجاو18کالیفرنیا که تاکنون قسمت عمدهء مطالعات کوهریگ‏ شناسی در آن‏جا انجام شده به این نتیجه رسیده‏اند که اغلب کوهریگها در موقعیّتهایی شکل‏ می‏گیرند که در مسیر عبور ماسه‏های بادی موانعی ثابت مثل ناهمواریهای محلّی وجود دارند. کوهریگ اردکان هم ویژگیهای تلماسه‏های بالارو  (صعودی) و هم نزولی‏  (بادپناهی) را دربردارد که نشانگر تراکم ماسه در حین انتقال توسط باد است.ساختمان و شکل تراکم و شیب‏ لایه‏های ماسه نشان می‏دهد که بادهای جنوب شرقی عامل انتقال رسوبهای ماسه‏ای بوده‏اند. جهت و شکل استقرار سایر کوهریگهای این ناحیه(کوه پیرزن)و از جمله کوهریگ گزارش‏ شده توسط کرینسلی  نیز این نظر را تأیید می‏کند.

 

ویژگیهای رسوب‏شناسی

لایه‏ های سنگریزه ‏دار و شنی از آهکهای کرتاسه منشأ گرفته‏ اند و تکه سنگهای آنها زاویه‏ دارند که نشان‏دهنده این است که از مسافت کمی حمل شده‏اند.قطر تکه سنگهای بزرگ از 7 تا 20 سانتیمتر متغیر است ولی در بعضی از عدسیهای واریزه‏ای درشت دانه(مثلا در C1 ،ارتفاع‏ 8/1 متری از پای برش)قطعاتی با قطر 40 سانتیمتر مشاهده می‏شود.بیشتر لایه‏های واریزه به‏ استثنای C1 و C2 دارای عناصری از ماسه‏های بادی می‏باشند. C1 و C2 منحصرا از مواد واریزه‏ای تشکیل شده‏اند.در S1 ،در ارتفاع 5/7 متر از پای برش،ماسه‏های قرمز اکسید شده به‏ ضخامت 30 سانتیمتر ساختمان پریزماتیک(ترک‏خوردگی)را نشان می‏دهد که احتمالا ناشی‏ از تشکیل خاک و وقفه در رسوبگذاری بادی است.بالاترین قسمت برش از 30 سانتیمتر مخلوط خرده سنگ و ماسه بادی تشکیل شده که بر روی حدود 40 سانتیمتر از ماسه‏های بادی قهوه‏ای‏ تا مایل به قرمز سخت شده با بلورهای سنگ گچ‏24قرار گرفته است.این واحد ماسه‏ای، ساختمان ستونی و پریزماتیک دارد که نشانهء نوعی خاکزایی ضعیف است.

 

سن ‏گذاری

رسوبهای ضخیم کوهریگ اردکان تحت شرایطی کاملا متفاوت با شرایط فعلی متراکم‏ شده‏اند.حرکت ماسه‏های بادی در سطح کوهریگ درحال‏حاضر محدود و موضعی است. برای تشکیل این رسوبها دو فرضیه می‏توان ارایه داد:الف)متراکم شدن لایه‏های ماسه‏ بادی در دوره‏های مختلف و با وقفه‏های رسوبی طولانی مدت که نشانه آنها پیدایش واریزه و تشکیل لایه‏های خاکند است؛ب)تراکم لایه‏های بادی-آواری با هم و در یک دوره و تشکیل‏ محدود خاک و رسوبهای درشت دانه واریزه‏ای مربوط به همین دوره ولی در شرایط خاص و وقفه‏های نسبه کوتاه.برای آزمایش این دو فرضیه هفت نمونه برای سن‏یابی به روش نوری‏ از عمقهای مختلف برش عمودی برداشت شد.

سن‏یابی به روش نورسنجی

تعیین سن مطلق به روش بازتاب نوری‏ (OSL) عمر ذرات ماسه را از زمانی که برای آخرین‏ بار تحت تابش نور خورشید قرار گرفته‏اند مشخص می‏کند.برای ماسه‏های بادی و واریزه‏های دفن‏ شده تعیین چنین زمانی در واقع مشخص کردن عمر آنها از زمان رسوبگذاری خواهد بود.

سن‏یابی نوری نخستین بار توسط هانتلی‏28و همکاران او(1985)با استفاده از کوارتز و در مطالعات باستانشناسی تجربه شد.این روش در بسیاری از موارد بر روش سن‏یابی با بازتاب‏ حرارتی‏ (-TL) برتری دارد.به همین دلیل از سن‏یابی نوری در مورد ماسه‏های بادی مناطق خشک استفاده شده است.

این روش را می‏توان بدین‏گونه خلاصه کرد که رسوبها واجد مقادیر کم یا زیادی از عناصر اورانیوم،توریوم و پتاسیم هستند که در طول زمان پرتوهای رادیواکتیویته می‏پراکنند.این بازتابها بتدریج و بطور ممتد توسط دانه‏های ماسهء موجود در محیط (بویژه بلورهای کوارتز،فلدسپات و فلدسپار) جذب و ذخیره می‏شود.این جذب و ذخیرهء بازتاب رادیواکتیو از زمانی آغاز می‏شود که رسوب از تابش نور خورشید در امان بماند،یا به عبارتی،مدفون و پوشیده شده باشد.اگر نمونهء،محفوظ از تابش نور را بطور کاملا پوشیده به آزمایشگاه منتقل کنیم این امکان هست که به‏ کمک امواج نوری سبز یا حرارتی مادون قرمز تله رادیواکتیو بلورها را تحریک کنیم و رادیواکتیو ذخیره‏ شده را آزاد سازیم.در این‏جا موضوع مهّم،آزاد کردن کامل و دقیق بازتاب رادیواکتیو و نیز محاسبه دقیق میزان آنست.موضوع مهم دیگر تعیین واحد سالیانه جذب رادیواکتیو در محیط رسوبی محل نمونه‏برداری است که به روشهای خاص و با دقت عمل بالا امکان‏پذیر است.

 

روش نمونه ‏برداری صحرایی

از 25 متر ضخامت کوهریگ،لایه‏های بین عمق 10 تا 20 متر با توجه به امکانات موجود، برای نمونه‏برداری،قابل دسترس نبود.در نتیجه شش نمونه از ده متر پایینی برش و یک نمونه از بالای برش رسوبی برداشت شد.تعدّد نمونه‏های پایینی بیشتر به این دلیل بود که مهمترین‏ لایه‏های واریزه‏ای( C1 و C2 )و یک لایهء شاخص کهن خاک (S1) 32را دربرمی‏گرفت. نمونه‏برداری خاص تعیین سن به روش نوری باید طوری انجام شود که نمونه به هیچوجه در معرض نور قرار نگیرد.برای این کار ابتدا سطح دیواره موردنظر با کاردک تمیز و سپس قالبهایی‏ از ماسهء فشرده به ابعاد حداقل 30*30*30 از دیواره خارج شد.این قالبها بلافاصله در پلاستیکهای مشکی ضخیم پیچیده شده و به مرکز موقت گروه در اردکان منتقل شده در آن‏جا در اتاق تاریک قسمت مرکزی هر قالب به وزن تقریبی 300-250 گرم به داخل لوله‏های‏ مخصوص ضد نور منتقل شد.پس از بستن در لوله‏ها همه آنها در همان اتاق تاریک درون‏ پلاستیکهای مشکی چند لایه پیچیده شدند.

مراحل تعیین سن در آزمایشگاه مرکز تحقیقات نواحی خشک در شفیلد(انگلستان)انجام‏ گرفت.آماده کردن نمونه‏ها به روش استاندارد در تاریکخانه انجام شد که شامل شستشوی‏ شیمیایی ماسه‏ها و جدا کردن کربناتها و مواد آلی از کوارتز هم می‏شد.ذرات ماسه هم‏اندازه به‏ طریق الک‏شویی در حد دانه‏های 180 میکرون جدا شدند.جدا کردن ذرات کوارتز به کمک‏ شناور کردن مواد در سدیم پولیتنگستات(وزن مخصوص 7/2)عملی شد.از هیدرو فلوریک اسید به مدت 60 دقیقه برای حل کردن فلدسپاتها و تمیز کردن دانه‏های کوارتز استفاده شد (بیتمن و کت‏199633).ماسه‏های آماده شده هر نمونه بر دیسکهای آلومینیومی 10 میلیمتری‏ بار شد و همه اندازه‏گیریهای نوری به وسیله دستگاه نورسنج با فیلتر U340 هویا34و سنجنده‏ کامپیوتری ریزو35انجام شد.میزان جداسازی و پاکسازی کوارتز به وسیلهء امواج مادون قرمز بازتابشی آزمایش شد.نتیجهء کار مثبت و حاکی از خالص بودن کوارتز مورد بررسی بود.

برای اندازه‏گیری تشعشع نوری دیرینه‏36دریافتی از منحنی شاخص کامپیوتری بر مبنای‏ افزودن میزان کنترل شده(مجداهل‏198737)با استفاده از روش دیسکهای متعدد(24 دیسک) و تک دیسک دالر38(1995)استفاده شد.در هر دو روش،بازتاب نوری توسط لامپ سبز هالوژن حاصل شد.ضمن این‏که با حرارت دادن اولیهء نمونه‏ها در ?220 سانتیگراد برای 300 ثانیه هرگونه امواج ناپایدار حذف شده بود.بازتاب نوری از کوارتز یکی از نمونه‏ها (Shfd 95010) در حدی که بتوان منحنی شاخص مطلوبی عرضه کرد،نبود و تنها امواجی در انتهای طیف مادن قرمز پخش می‏شد بنابراین سن این نمونه با این روش به دست نیامد.برای‏ تشخیص نسبت‏39سالیانه در محل(کوهریگ اردکان)نمونه‏های اضافی از نظر میزان اورانیوم، توریوم و پتاسیم(عناصر رادیواکتیو)تحت آزمایش قرار گرفت.میزان تابش اتمسفری سالیانه‏ احتمالی با توجه به عمق هر نمونه،ارتفاع،عرض و طول جغرافیایی محل به دست آمد پرسکات و هاتن‏40(1994).در این مورد دانه‏بندی و میزان تراکم نمونه‏ها و نیز رطوبت دیرینه نمونه‏ها در نظر گرفته شد.مورد آخر یعنی رطوبت دیرینه با توجه به درصد کنونی رطوبت نمونه‏ها با یک دامنه‏ خطای بالا(درصد آزادی بالای آماری)محاسبه شد تا هرگونه نوسان احتمالی را دربرگیرد.

 

یافته ‏های آزمایشها

سن های به دست آمده بر مبنای سال تقویمی از زمان حال(1997)می‏باشد.همه سنهای‏ به دست آمده مابین 25000 تا 18000 سال قبل با انحراف معیار بین 1000 تا 3000 سال‏ می‏باشد.از آنجا که تمامی سنهای به دست آمده در محدودهء اشتباه آماری قرار دارند.در نتیجه‏ پدیده کوهریگ اردکان در طول یک دورهء ممتد حدود پنج‏هزار سال در کواترنر پایانی و همزمان‏ با حداکثر آخرین دورهء یخچالی متراکم شده است.وجود لایه S1 ،که به عنوان یک لایه ضعیف‏ خاک تفسیر می‏شود.نشان‏دهندهء یک وقفهء رسوبی و خاک زایی است ولی با توجه به تعداد سنهای حاصله،زمان مستقل و طول مدت این دوره معلوم نیست.

 

بحث و تفسیر

مطالعه کوهریگ اردکان نشان می‏دهد که شرایط در زمان حداکثر آخرین دورهء یخچالی‏ جهت حمل و تراکم ماسه بادی در این ناحیه مناسبتر از حالا بوده است.علی‏رغم خشکی هوای‏ کنونی،تحت شرایط موجود در محل کوهریگ اردکان،تراکم رسوبهای ماسه‏ای بادی عادی‏ نیست.هم کمبود تأمین ماسه و هم تغییر جهت بادهای غالب در شرایط حاضر می‏توانند دلایلی‏ باشند بر این عدم فعالیّت جدی کوهریگ.اگرچه منشأ ماسه‏های کوهریگ مشخص نشده است ولی درحال‏حاضر به نظر می‏رسد ماسه‏ای برای تغذیه آن وجود ندارد.تپه های ماسه‏ای فعال‏ در این زمان بیشتر به مجاورت محور اصلی دشت اردکان-یزد که آبراههء اصلی از آن می‏گذرد و حواشی کویرها،محدود می‏شوند.

 

بادهای غالب ناحیه امروزه از سوی باختر می‏وزند  حداکثر فرسایش و حمل باد در این ناحیه تحت اثر بادهای شمالی و شمال باختری صورت‏ می‏گیرد(اختصاصی و احمدی،1993).ولی به صورت فصلی و محلی انتقال ماسه به وسیله‏ بادهای جنوب خاوری نیز محتمل است(معتمد،1992؛اختصاصی و احمدی،1993)و این‏ بادها ممکن است تحت شرایط خاص برای برداشت ماسه از آبراهه‏های سیلابی متروکه در حواشی دشت اردکان-یزد اهمیّت داشته باشند.اگرچه امروزه بادهای غالب باختری و شمال‏ باختری در انتقال ماسه اهمیت بیشتری دارند ولی تراکم ممتد و شدید کوهریگهای اردکان‏ احتمالا با غلبهء بادهای شدید جنوب خاوری در دوره‏ای خشک میسر شده است.سنهایی که‏ برای نمونه‏های ماسه در این بررسی به دست آمده مبین آن است که نهشته‏های(رسوبهای) بادی و آواری مربوط به شرایط آب‏وهوایی متفاوت نیستند بلکه هردو در اثنای یک دورهء آب‏ وهوایی واحد بر جای نهاده شده‏اند.برعکس،سنهای به دست آمده برای تشکیلات مشابه در بیابان موجاو نمایانگر آنست که لایه‏های تالوس و کهن خاکها در مقایسه با لایه‏های ماسه بادی‏ در دوره‏های جدا و تحت شرایطی متفاوت تشکیل شده ‏اند بنابر پژوهشهای گرده‏شناسی و شیمیایی بر روی نهشته‏های دریاچه زریوار در کردستان ایران، در حداکثر آخرین دورهء یخچالی‏ شرایطی بسیار سرد و خشکتر در باختر ایران حاکم بوده است.آثار رسوبی کوهریگ در ناحیهء اردکان-یزد وجود وضعیتی مشابه و حتی خشکتر،سردتر و مسلما طوفانی‏تر،را در ایران‏ مرکزی نشان می‏دهد.شرایطی که اجازه تراکم پیاپی و پیوسته رسوبهای بادی و واریزه‏ای را در دوره‏ای 5000ساله،حوالی حداکثر آخرین دورهء یخچالی فراهم ساخته بود.افت دما باعث‏  یخ‏زدگی بیشتر شده و افزایش هوازدگی فیزیکی ناشی از آن موجب تدارک واریزه‏ها می‏شد. امروزه مقدار محدود و پراکنده‏ای از عناصر واریزه‏ای در سطح کوهریگ یافت می‏شود که آن‏ هم احتمالا از بقایای رسوبهای پیشین می‏باشد که از حدود 17000 سال پیش و بعد از توقف‏ دوره رسوبگذاری عمدهء کوهریگ باقیمانده‏اند.

 

امروزه،هوای سرد و خشک در ایران زمانی حاکم می‏شود که سیستم پرفشار سیبری، یعنی سیستم غالب زمستانهای آسیا،بر منطقه مستقر شود. وزش بادهای‏ سرد و خشک جنوب خاوری که در فصل سرد در منطقه گزارش شده است(مهرشاهی،1990؛ اختصاصی و احمدی،1993)احتمال دارد با همین سیستم در ارتباط باشد. جهت کوهریگ‏ اردکان مخالف جهت وزش بادهای اصلی کنونی، باختری-شمال باختری،در دشت اردکان- یزد می‏باشد.بنابراین شواهد و درصورتی‏که ارتباطی بین سیستم پرفشار سیبری و وزش‏ بادهای جنوب خاوری در این ناحیه وجود داشته باشد،به نظر می‏رسد که در حداکثر پیشروی‏ یخچالی،در ایران مرکزی سیستم سیبری حاکم شده و به همراه آن وزش بادهای شدید از سمت جنوب خاوری موجب حمل مقادیر عظیمی ماسه به حوضه محصور بین کوههای پیرزن، هریشت و دیگر کوههای پراکنده مجاور کویر اردکان می‏شده است.این کوهها در واقع مانع‏ حرکت ماسه‏ها می‏شده‏اند.کمبود رطوبت و خشکی هوا از یک سو موجب کمبود رطوبت خاک‏ شده و از سوی دیگر به علّت طول مدت سرمای شدید از پوشش گیاهی منطقه کاسته می‏شده‏ است.این عوامل امکان فرسایش بادی و برداشت ماسه از آبراهه‏های اتفاقی و مخروطافکنه‏ها را بیشتر می‏کرده‏اند.فطعات درشت و بسیار زوایه‏دار واریزه‏ای لایه‏های آواری کوهریگ اردکان‏ نشان از سرما و یخ‏زدگی شدید دارند که این خود می‏تواند توجیه‏کنندهء وجود سیستم پرفشار سیبری در ناحیه باشد.پس از پایان رسوبگذاری مواد بادی-آواری در محل کوهریگ شرایط مساعد جدیدی برای جریان آبهای ناحیه به وجود آمده بطوری‏که برش عمیقی در حدفاصل‏ دیوارهء کوه و کوهریگ پدید آورده است.همین آب بریدگی عمیق باعث قطع ارتباط قسمت‏ عمدهء کوهریگ اصلی و دیوارهء دو کوه مجاور شده و بدین ترتیب امکان فرو ریختن واریزه‏های‏ احتمالی بر سطح کوهریگ نیز از میان رفته است.به‏هرحال،حتی کف آبراههء موجود نیز اثری از انباشته شدن واریزه یا سایر مواد ناشی از حرکت انبوه را نشان نمی‏دهد این امر مبین آنست که‏ تراکم واریزه‏ای در شرایط فعلی در حداقل است.

 

نتیجه

سن‏یابی نوری حدود 25 متر از نهشته‏های بادی و واریزه‏ای به وجود آورندهء کوهریگ‏ اردکان در حدود حداکثر آخرین دورهء یخچالی به جا گذاشته شده‏اند.نوع رسوبها دال بر سلطهء آب‏وهوایی سرد،خشک و احتمالا طوفانی‏تر از امروز در محل است.این شرایط حداقل برای‏ یک دوره 5000ساله به هنگام استقرار پرفشار سیبری در ناحیه وجود داشته است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.