غارها و ذخیره آب در آنها

از سال ۱۳۴۲ به بعد تغییراتی در سیستم کشاورزی و مالکیت ارضی در ایران پدید آمد و هر سال پا به پای افزایش جمعیت به میزان استفاده از سفره​های آب زیرزمینی با حفر چاه​های عمیق افزوده شد و مخازن آب، که نتیجه تجمع آب​های فرورو حاصل از بارندگی ظرف میلیون​ها سال بودند، مورد تاراج قرار گرفتند؛ که اُفت یا به عبارت دیگر سقوط سطح ایستابی سفره​های زیرزمینی در بخش​های مختلف ایران نشان دهند این فرایند است. به همین دلیل هم اکنون ایران به عنان مصرف کننده آب، و نه تولید کننده آن، مطرح است. اگر این مصرف کنندگی به رویه کنونی ادامه یابد، ایران ظرف صدسال آینده قطعاً دچار کمبودهای آب​های زیرزمینی خواهد شد؛ حتی اگر در طول این مدت هیچ خشک سالی اتفاق نیفتد. این که سرزمین ایران بر روی کمربند خشک و کم باران کرده زمین قرار گرفته است و میزان بارندگی آن از هیچ قانون معینی پیروی نمی​کند، واقعیتی است که وقوع خشک سالی از ویژگی​های آن است. تقدس و ستایش آب، که جزئی از تعالیم زردشت است، و تقاضای شاهان هخامنشی از ایزد در جهت در امان نگه داشتن ایران زمین از شر خشک سالی، که در سنگ نوشته​ها ضبط است، ریشه در پیش آمدن خشک سالی​های پی در پی در طول زندگی مردم این میهن داشته است. اما ذخایر آب در سفره​های اعماق زمین، درست مانند منابع نفت کشور است. مصرف آب و عدم کوشش در تولید آن، به زودی این منابع را به پایان می​رساند. اگر برای نفت انرژی جانشین وجود دارد و یافت خواهد شد، برای آب هیچ جانشینی نمی توانیم بیابیم. پس باید به هر تدبیر و طریق ممکن آب​های حاصل از بارندگی را ذخیره کنیم؛ زیرا تقلیل مصرف فعلی آن امری غیر ممکن است و موجب توقف کشاورزی می​شود. باید در حفظ آب بکوشیم و سفره​های زیرزمینی آب را با کم​ترین افت در اختیار فرزندان آینده این مرز و بوم قرار دهیم.

 

پشت هر چشمه در کوه​های آهکی مجموعه​ای از مجراها، دهلیزها، و دالان​های بزرگ و کوچک به هم پیوسته وجود دارد که برخی از آن​ها حجمی افزون​تر از غار علی سرد دارند و آب​های فرورونده درون آنها جمع، و سپس به شکل چشمه سار ظاهر می​شوند. برخی از عوارض فوق به بیرون راه یافته، به شکل غار شناخته شده، و تعداد کثیری از آن​ها بی ارتباط با بیرون باقی مانده​اند. مثلاً غار چال نخجیر در دلیجان در سال​های گذشته به بیرون ارتباط نداشت، زمانی که معدن کاران به کار شکستن و استحصال سنگ مشغول بودند، به درون آن راه یافتند و آن را کشف کردند. به هر حال پشت جریان آب هر چشمه​ای که از تشکیلات آهکی منشأ می​گیرد، فضایی تهی وجود دارد که حاصل عملکرد آب​های حاوی کربنیک اسید بر سنگ​های آهکی است، که در شرایط ویژه آب و هوایی گذشته زایش یافته و عالی​ترین مخزن برای ذخیره آب هستند. اما چگونه می​توانیم این آب​ها را درون کوه، ذخیره کنیم؟ فقط با کشیدن دیواری بتونی جلو خروجی چشمه و قرار دادن دریچه​ای کشویی برای تغییر مقدار آبدهی (دِبی) آن می​توانیم به اندازه حجم فضای خالی درون کوه، در آن آب ذخیره کنیم و در فصول کشاورزی مقدار بیش تری آب را، نسبت به آبدهی معمول آن، مورد استفاده قرار دهیم. بالا آمدن آب ممکن است سبب خروج آن از منافذ بالاتر از خروجی فعلی شود که در این حال می​توانیم با تزریق سیمان و مواد دیگر آن​ها را مسدود کنیم. عمل ذخیره کردن آب چشمه​ها تا امروز در ایران عملی نشده است، اما با ذکر مثال​های زیر می​تانیم عینیت بیشتری به آن ببخشیم:

 

۱٫ غار سراب، در بیست سال اخیر به علت حفاری استخر جلو آن و استحصال آبِ بیش تر، دچار اُفتی حدود ۲ متر شده است، حال می​توانیم با مسدود کردن منافذ جدید، آب را در مجرای قدیمی و هزاران ساله آن بیندازیم. البته عمل دیوارکشی و کاربرد کشو باید در مورد چشمه​هایی که غار تأمین کننده آب آن​ها به بیرون راه ندارد، انجام شود و غارهای شناخته شده مانند سراب به شکل یک پدیده گردش گری، منتها با همان سطح ایستابی قدیمی شان، باقی بمانند.

۲٫ آب غار سرد تا حدود ۲۰۰ سال پیش ۳۸۰ سانتی متر بالاتر از سطح ایستابی فعلی بوده که در بخش مربوط به آن به تفصیل سخن گفته شده است.

۳٫ قنات و سمق واقع در روستای وسمق از توابع شهرستان رزن را در مواقع لایروبی با بستن دهانه آن در محلی که قبلاً به جهت همین کار ساخته​اند، برای مدت ۱۰ روز ساکن می​کنند که خود شرحی مفصل دارد.

۴٫ غار قوری قلعه مثالی دیگر برای عملی کردن ذخیره آب درون کوه​هاست.

۵٫ عالی​ترین مثال عملی، غار آبیِ تُرنگ در بافت کرمان است که می​توانیم با ساختن دیواری بتونی و قرار دادن کشویی در آن در محل نهر آناهیتا هزاران متر مکعب آب را در فصل بهار در این غار ذخیره کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.