موقعیت جغرافیایی گاوخونی

فلات مرکزی ایران به شش حوزه بزرگ و مستقل از هم تقسیم می‌شود که یکی از آنها حوزه فلات مرکزی ایران است هر حوزه نیز خود به حوزه‌های اصلی و فرعی دیگری تقسیم می‌شود. حوزه گاوخونی قسمتی از حوزه فلات مرکزی می‌باشد که دارای مساحتی معادل 102462 کیلومتر مربع است. این حوزه علیرغم دارا بودن ویژگی‌های خشک و کویری در قسمت‌های گسترده‌ای از دشت‌های آن به علت موقعیت خاص جغرافیایی می‌تواند از رطوبت‌های زاگرس بهره‌مند شود. به علاوه این حوزه کویرهای نمک را در خود جای داده است که از باتلاق نمک سیرجان شروع و پس از کفه هرات و مروست، کفه بزرگ ابرقو، کفه کوچک طاقستان به کفه باتلاق گاوخونی منتهی می‌شود .


تالاب گاوخونی به صورت دریاچه‌ کوچک دایمی و یک منطقه فرورفته کویری است که از اطراف توسط ناهمواری‌های مختلف، تپه‌های شنی، گستره‌های نمکی و کویری و جنگل‌زار احاطه شده است. وسعت آن بالغ بر 47000 هکتار برآورد می‌شود که البته با مقدار آب ورودی به تالاب متغیر است، به نحوی که در فصول پرباران و مرطوب سال آب بیشتری به تالاب وارد و بر وسعت آن افزوده می‌شود و با گرم شدن هوا در تابستان و کاهش آب ورودی از یک طرف و افزایش تبخیر از طرف دیگر از سطح تالاب نیز به مقدار چشمگیری کاسته می‌شود . آن چه در بیشتر نوشته‌ها بر آن تاکید شده است، این است که در قسمت وسطی تالاب دریاچه‌ای است که تا کنون، حتی در فصول گرم سال هم خشک نشده است، دسترسی به این بخش از تالاب از طریق زمینی تقریباً غیرممکن و گزارشی در این باره وجود ندارد.


این تالاب در بین عرض جغرافیایی '22 و °32 جنوبی و '15 و °32 شمالی و طول جغرافیایی '45 و °52 غربی و '59 و °52 شرقی واقع گردیده و در فاصله 140 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان و 30 کیلومتری شهر ورزنه (نزدیک‌ترین شهر به تالاب) قرار دارد. ارتفاع آن از سطح دریا 1470 متر می‌باشد و به حالت مثلثی شکل دیده می‌شود. حداکثر عرض آن در حدود 50 کیلومتر و حد اکثر طول آن 25 کیلومتر است. عمق آب آن در اکثر نقاط آن اندک و در حدود یک متر می‌باشد که بر اساس مقدار آب ورودی به تالاب در طول سال تغییر می‌کند. این منطقه ناحیه‌ی بسته‌ای است که بین رشته کوه‌های زاگرس و کوه‌های مرکزی واقع شده و شاید به صورت دره عمیقی بوده است که توسط رسوبات آبرفتی پر شده باشد. از جمله ارتفاعات مشخصی که در اطراف تالاب از نقاط پست مجاور قابل تشخیص هستند، می‌توان به کوه‌های گریز (2523 متر) کوه سیاه (1752 متر)،‌ میل (2202 متر) سورک (2500 متر) گره (2081 متر) و . . . اشاره کرد.


تالاب گاوخونی در شمال شرقی بخش جرقویه و جنوب غربی شهرستان نایین و غرب منطقه‌ی ندوشن از استان یزد و شمال غربی کویر ابرقو و شرق دهستان رودشتین واقع شده است. این مرداب به شکل یک گلابی از شمال به جنوب کشیده شده و به علت خشکی و کمبود آب، به طور کلی تا شعاع ده‌ها کیلومتر خالی از سکنه است. در سمت غرب آن تپه‌های شنی روان قرار دارد که از فاصله چند کیلومتری شهر ورزنه آغاز می‌شود و تا نزدیکی جنوب شرقی روستای خارا از توابع بخش جرقویه ادامه دارد. جبهه شرقی تالاب مجاور کوه‌های شیرکوه و کوه‌های ندوشن قرار دارد و در جنوب آن پهنه وسیعی از اراضی نمکزار واقع شده است. محدوده تالاب گاوخونی در جبهه شمال به صحاری جنوب غربی شهر نایین و جنوب دهستان‌های تودشک و مشکنان ختم می‌شود .


از ارتفاعات مجاور تالاب آبراهه‌های سرچشمه به تالاب منتهی می‌شود. این آبراهه‌ها در فصول پرباران و مرطوب سال آب قابل ملاحظه‌ای را به تالاب هدایت کرده و با گرم شدن هوا در تابستان و کاهش نزولات جوی خشک شده و تنها لایه‌ای از نمک در داخل آن بر جای می‌ماند . زاینده‌رود نیز به عنوان تنها منبع دایمی آب تالاب از بخش شمال غربی تالاب به آن وارد شده و منطقه‌ای را با پوشش گیاهی انبوه شامل گیاهان گز، نی‌ و گیاهان شورپسند دیگر به نام جنگل (چمن‌زار) به وجود می‌آورد و این تنها بخش حاشیه‌ای تالاب است که به خاطر دسترسی به آب تازه از لحاظ پوشش گیاهی قابل ملاحظه‌ است، در حالی که بخش‌های دیگر حاشیه‌ای تالاب به علت شوری فوق‌العاده خاک، پوشش گیاهی درخور توجهی ندارند.


اگر چه شهر ورزنه نزدیک‌ترین شهر مجاور تالاب و بهترین راه دسترسی به تالاب گاوخونی محسوب می‌شود که پذیرای مسافران، دانشجویان، محققین، شکارچیان و دوستداران طبیعت در طی سال، جهت بازدید از تالاب است،‌ اما با مشکلات بیشتری همراه می‌باشد. هنگامی که از بخش جنوبی تالاب و از روستای خارا به طرف تالاب پیش می‌رویم، ابتدا یک پوشش گیاهی شامل گز و قیچ مشاهده می‌شود که با گذر از آن به یک منطقه بیابانی با شن‌های روان می‌رسیم و پس از آن می‌توان پهنه‌های وسیعی از نمک‌زارها و بلورهای نمک را مشاهده کرد که بر اثر تبخیر شدید آب شور در حواشی آن بر جای مانده‌اند. اما این شرایط سخت محیطی با رنگ قرمز جلبک‌هایی که در بین نمکزارها گسترش‌ دارند، جلوه‌های زیبا و حیرت‌انگیزی را به وجود آورده است. به علت فراوانی نمک حاصل از تبخیر آب معدن نمک خارا در این منطقه فعال بوده و با وسایل مکانیکی نمک را استخراج و جهت مصارف صنعتی منتقل می‌کنند.


تالاب گاوخونی از لحاظ ویژگی‌های مرفولوژیکی از پلایای مرکزی ایران محسوب می‌شود. اصطلاح پلایا برای اولین بار توسط روسل به کار رفت و همزمان با روسل، گیلبرت اولین زمین‌شناسی بود که پلای گریت‌ بیسین را مورد مطالعه قرار داد. پلایا نواحی پست و لم‌یزرع و بیابانی است که هرز‌آب مناطق مجاور در ا» جمع می‌شود و چون یک ناحیه بسته است، دریاچه موقتی را تشکیل می‌دهد. کرینسلی (1970) ضمن مطالعاتی که روی پلایای ایران انجام داده، 60 پلایا را شناسایی کرده که پلایای ورزنه (گاوخونی) یکی از آنها می‌باشد. طبق نظر وی پلایای ورزنه حدود 550 کیلومتر مربع وسعت داشته که 25 % آن را جلگه رسی و 75 % آن را دریاچه فصلی تشکیل می‌دهد که به آن دریاچه لجنی یا باتلاق نیز می‌گویند.
بر اساس این مطالعات  پلایای ورزنه شامل واحدهای زیر است که در حقیقت سیمای ظاهری منطقه گاوخونی را تشکیل داده و با توجه به آنها از نظر جغرافیایی زیستی و بوم‌شناختی در ارتباط با پراکندگی فون و فلور منطقه حایز اهمیت می‌باشد.

مخروط افکنه‌ها
این واحد در محدوده های شرقی و شمالی پلایای ورزنه قرار گرفته است. این مخروط‌ها دارای تن تیره بوده که نشان‌دهنده‌‌ی فعالیت موضعی و محلی آنها می‌باشد.
جلگه رسی
این واحد در محلی که آب رودخانه وارد پلایا می‌شود و در حقیقت در مصب آبراهه‌های ورودی به پلایا تشکیل می‌شود. پلایای ورزنه دارای یک جلگه رسی بزرگ در قسمت شمالی می‌باشد که در حقیقت مصب زاینده‌رود است. این جلگه رسی به صورت یک شکل دلتا مانند در قسمت شمال پلایا واقع شده و روی آن پوششی از گیاهان نی و جگن گسترش یافته است.


منطقه مرطوب
این قسمت از پلایا به صورت یک نوار دور تا دور پلایا را فرا گرفته و حدود 25 % از مساحت کلی آن را شامل می‌شود، خود به دو قسمت مرطوب‌تر و خشک‌تر تقسیم می‌شود.


دریاچه فصلی
در حقیقت پایین‌ترین سطح زهکش پلایا است. این دریاچه فصلی بیشترین مقدار آب خود را از جریان دایمی رودخانه زاینده‌رود که از قسمت شمال آن به پلایا وارد می‌شود، دریافت می‌کند.
در سراسر مرز غربی محدوده پلایا سطح زهکش پلایا است. این دریاچه فصلی بیشترین مقدار آب خود را از جریان دایمی رودخانه زاینده‌رود که از قسمت شمال آن به پلایا وارد می‌شود،‌ دریافت می‌کند.


تپه‌های ماسه‌ای
در سراسر مرز غربی محدوده پلایا وروزنه یک سری تپه‌های ماسه‌ای طولی بزرگ مشاهده می‌شود که تحت تاثیر باد غالب در جهت شمال شرقی گسترش دارند. به نظر می‌رسد رسوبات بادی که از شنزارهای مجاور حمل شده‌اند،‌ در این ناحیه رسوب کرده و تپه‌های ماسه‌ای را تشکیل داده باشند.

1 نظر
  1. ط.ص می‌گوید

    با سلام و تشکر از مطالب با ارزشتون. یه سوال دارم که امیدوارم جوابش به دستم برسه.
    آیا ترجمه فارسی کتاب پلایاهای ایران کریسنلی ۱۹۷۰ وجود داره؟ اگر وجود داره ممنون می شم مترجم و سال نام نشرشو بفرمایید.
    با سپاس و آرزوی موفقیت

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.