غار و انواع آن

غار: غار فضایی زیرزمینی است که در فرایندی طبیعی زایش یافته و به خارج از پوسته زمین راه پیدا کرده است، مانند غار رودافشان، و یا به دست انسان​ها در دل دیواره​های کوهستانی یا درون زمین ساخته شده است، مانند دژ صخره پل مون و نهانگاه اَصله.

چاه: فضایی است که در جهت گسل​های عمودی و در فرایندی طبیعی پدید آمده، مانند چاه اُوریه، و یا به دست انسان​ها حفر شده است، مانند چاه قلعه بندر نزدیک آرامگاه سعدی.

چاه غار: اگر برای دستیابی به فضای غار ابتدا از یک چاه عبور کنیم و سپس وارد فضای غار شویم، به این پدیده چاه غار می​گوییم، مانند چاه غار بگلیجه.

 

دسته بندی غارهای ایران از دیدگاه چگونگی پدید آمدن آنها

۱) غارها و چاههای آهکی- اسیدساخته

پوسته زمین مانند شیشه طلق داری است که ضربه​ای به آن وارد آمده و ترک دار شده است. این ترک​ها در تمامی جهات پوسته پراکنده​اند. در ایجاد این ترک​ها دو عامل نقش اساسی دارند: الف) عملکرد نیروهای درونی زمین؛ ب) عملکرد عوامل فرسایش. وجود گاز کربن دی اکسید (CO2) در فضا و در رویه سطحی زمین از یک طرف، و بارش باران (H2O) از طرف دیگر، سبب زایش کربنیک اسید می​شود (CO2+H2O→ CO3H2)، رخنه باران​های اسیدی بنا به قوه جاذبه به درون درزها و ترک​های موجود در پوسته، در صورت وجود کای​های آهکی (CaCO3) سبب انحلال کلسیم کربنات غیر محلول و تبدیل آن به کلسیم بی کربنات محلول می​شود.

[CaCO3+H2CO3→Ca(HCO3)2]

آب محتوی کربنیک اسید بر اثر نیروی جاذبه به سوی مرکز زمین حرکت می​کند، از درون درزها و گسل​های متقاطع درونی می​گذرد، و با حل کردن آهک مسیر در خود سبب ایجاد مجراهایی به هم پیوسته، که مقاطع آن​ها طی زمان​های طولانی بازتر و گشادتر می​شوند، به شکل چشمه در بیرون پوسته آفتابی می​شود. تداوم تماس آب اسیددارِ جاری با سطح مجراها ظرف میلیون​ها سال، تحت شرایط آب و هوایی خاص، فضاهای تهی وسیعی را ایجاد می​کند. چشمه​ای که آب آن حاصل تجمع آب مجراهای درونی است، چشمه غارساز نامیده می​شود. هر غار ممکن است یک یا چند چشمه غار ساز داشته باشد. نقطه آغاز زایش غارها و چاه​های آهکی اسیدساخته، در مرتفع​ترین بخش آن​ها و جدیدترین بخش هر غار، در گودترین نقطه آن قرار دارد. زایش هر غار اساساً از بالاترین بخش به سوی گودترین محل صورت می​گیرد. زیرا رخنه آب محتوی اسید، از بالا به پایین و در جهت نیروی جاذبه است ضمن آن که حجیم​ترین بخش غار معمولاً زیر اصلی​ترین گسل زایش می​یابد.

 

۲) غارهای آهکی- تاریخی

آن دسته از غارهای آهکی هستند که موقعیت ویژه زیستی دارند و به وسیله انسان​های گذشته، دستخوش تغییراتی شده و به عنوان سکونتگاه و یا دژ دفاعی مورد استفاده قرار گرفته​اند. ویژگی این غارها وجود چشمه آب در کنار آن​هاست؛ مانند غار کِرفتو، و یا ساخت آب انبار درون آن​ها برای ذخیره کردن آب؛ مانند غار هیزَج.

 

۳) غارهای فرسایش ساخته

آن دسته از غارها هستند که عامل اصلی زایش آن​ها فعالیت​های بیرونی طبیعت یا فرسایش است. این غارها ممکن است در کانی​های آهکی زایش یابند؛ مانند غار اَردل، و یا در کانی​های آتش فشانی به وجود آیند؛

مانند غار اَیوب.

 

۴) غارهای ماگماساخته

آن دسته از غارها هستند که بر اثر بالا آمدن توده​ای ماگما (کانی​های گداخته) از درون زمین و هم جواری آن با بخش​های آهکی پوسته، آزاد شدن اکسیژن و کربن موجود در کربنات پوسته، بر اثر حرارت و فشار موجود در ماگما، و در نتیجه ایجاد فضایی درون پوسته و راه یابی فضای ایجاد شده به بیرون شکل گرفته​اند. نمونه این پدیده در غار کان گوهر دیده می​شود.

 

۵) چاههای آهک ساخته

این دسته از غارها، چاه​هایی هستند که بر اثر رسوب گذاری چشمه​های واقع در حوالی گسل​های فعال، با آبدهی نسبتاً بالا در کانی​های آهکی زایش یافته​اند. آب این چشمه​ها دارای بیکربنات کلسیم فوق اشباع است. همین که این چشمه​ها به بیرون از بستر خود می​رسند، طی فرایندی خاص، آهک محلول در خود را رسوب می​دهند و با گذر زمان به تدریج به ارتفاع خروجگاه خود می​افزایند. برخی از آن​ها که آبدهی فراوانی داشته​اند، سکوهایی بزرگ مانند تخت سلیمان را در خروجگاه خود می​افزایند. برخی دیگر که آبدهی کم تری داشته​اند، مخروطی میان تهی مانند دیو زندان تخت سلیمان را به وجود آورده​اند.

فرایند زایش چاه​های آهک ساخته، از پایین به سوی بالا و معکوس فرایند زایش چاه​های آهکی اسیدساخته است. از چاه​های آهک ساخته فعال می​توانیم دَلی اُو نزدیک همدان و چشمه تخت سلیمان و چمن گلی در اطراف تکاب را نام ببریم. عمر چشمه سازنده برخی از آن​ها هم به پایان رسیده است. مانند غارهای دیو زندان و چاه برنجه در تکاب و باباگُرگُر نزدیک همدان.

 

۶) دژ صخرهها

آن دسته از غارها هستند که به دست انسان​ها در دل صخره سنگ​ها کنده شده و در مواقع خطر به عنوان دژ دفاعی مورد استفاده قرار می​گرفته​اند. از این نوع دژها در سراسر ایران از شمال، مانند دژ صخره​های پل مون تا جنوب، مانند دژ صخره چِله خانه در براز جان فراوان است.

 

۷) نهانگاهها

این دسته از غارها را گذشتگان در دشت​ها و یا زیرِ تپه​ها ساخته​اند. این نهانگاه​ها دارای شبکه​ای پیچیده از راهروها و چاه​های کم عمق مرتبط به هم و تعدادی اتاق برای سکونت موقت بوده​اند. این نهانگاه​ها محل مخفی شدن افراد یک منطقه در زمان حمله بیگانگان و یا عبور آن​ها از

منطقه بوده​اند. از ویژگی این غارها وجود چاه آب درون آن​ها برای مصرف پنهان شدگان بوده است. این نوع نهانگاه​ها در سراسر ایران، به ویژه بخش غربی، فراوان وجود دارند. مانند نهانگاه اصله.

 

۸) نیایشگاهها

آن دسته از غارها هستند که به دست انسان​ها و برای انجام اعمال آیینی، در دل صخره​ها یا درون کوه​ها ساخته شده​اند، مانند نیایشگاه نیاسر نزدیک کاشان و نیایشگاه گوکان نزدیک فریدون شهر.

 

۹) قرارگاههای انسانهای غارنشین

شامل کلیه غارهایی است که انسان​های اولیه در آن​ها به طور موقت یا برای مدت زیاد زندگی کرده​اند. هنوز هم در اطراف و داخل آن​ها اشیا و ابزار غیر فلزی یافت می​شود. نام و محل تعدادی از این قرارگاه​ها در پایان کتاب آمده است.

 

چشمهها و غارها

چشمه​ها در زایش کلیه غارها نقش سازنده و اساسی داشته و انواعی دارند که عبارتند از:

 

۱) چشمههای ماگمایی

چشمه​هایی هستند که به سبب نفوذ آب به اعماق زمین و هم جواری با گسل​های فعال و آمیختن با گازهای موجود پدید می​آیند. نیروی محرکه بالا آمدن این چشمه​ها به سطح زمین، وجود بخار آب بر اثر گرما و گازهای حاصل از فعالیت گسل​ها در عمق است. چنان چه این چشمه​ها از منافذ آهکی بالا بیایند، اسیدی که به همراه دارند آهک موجود را حل می​کند؛ این آهک هنگام رسیدن چشمه​ها به سطح رسوب می​کند و به این ترتیب چاه​های آهک ساخته به وجود می​آیند. اگر این چشمه​ها در طول مسیر خود از کانی​های غیر قابل انحلال عبور کنند و سپس وارد منطقه​ای با کانی​های قابل انحلال شوند، برخی غارها را می​سازند. نمونه اول، چاه​های دیو زندان و برنجه در منطقه تخت سلیمان تکاب، و نمونه دوم غارهای کُتل خور، علی سرد، و سراب است.

 

چشمههای غارساز

چشمه​های غارساز چشمه​هایی هستند که آب محتوی بیکربنات کلسیم محلول را از غار خارج می​کنند و فضای درونی غار را به وجود می​آورند. ویژگی​های این غارها از این قرارند: الف) هر غار لزوماً دارای دست کم یک چشمه خروجی است که آب محتوی بیکربنات کلسیم محلول را از درون غار خارج می​سازد؛ ب) خروجی چشمه غارساز لزوماً پایین​تر از عمیق​ترین نقطه

غار است، زیرا در غیر این صورت آب محتوی بیکربنات کلسیم از غار خارج نمی شود و فضایی هم شک نمی گیرد؛ ج) چشمه غارساز ممکن است بنا به علل درونی، کور و سبب تشکیل دریاچه​های درون غار شود؛ د) گاهی ممکن است چشمه غارساز اولیه فعال باقی بماند، در این حالت چشمه تبدیل به چشمه فصلی خواهد شد؛ مانند چشمه فصلی پارک فریدون شهر و چشمه فصلی غربال بیز در مهریز یزد.

 

چشمهها و مناطق کارستی

واژه کارست برگرفته از منطقه​ای در شمال شرقی دریای آدریاتیک، بین مرز یوگسلاوی و ایتالیاست که ویژگی​های زیر را دارد:

الف) آهک تشکیل دهنده پوسته زمین در آن ناحیه، به علت خلوص نسبی، محلول​تر از سایر آهک​هاست؛ ب) تعداد درزها و مجراهای آهکی آن، یا به عبارت دیگر خردشدگی پوسته، در ناحیه کانی​های آن بیش از سایر مناطق آهکی است؛ ج) به علت سهولت نفوذ آب​های حاصل از بارندگی از راه این درزها و مجراها به درون زمین این مناطق، مخروط​های افکنه حاصل از سیلاب​ها در این مناط کم​تر دیده می​شوند؛ د) در مناطق کارستی دو گونه چالگی دیده می​شود: اول) گودال​های کم عمق با شیب کم که حاصل آهک خوری آب​های اسید در سطح اند، و دوم) گودال​های عمیق با دیوارهای دارای شیب تند، پدیدآمده از ریزش سقف فضاهای تهی، که بر اثر آهک خوری آب​های اسیدی درون زمین پدید آمده​اند. از دلایل ریزش سقف این غارها اُفت سطح ایستابی آب درون این غارهاست. کوه همه کسی در یکی از روستاهای شهر قهاوند، نزدیک همدان، که غار همه کسی درون آن زایش یافته و سطح کوه دارای تعدادی گودال از نوع اول و دوم است و کاسه کوه دُرفک نزدیک سیاهکل، که غار درفک و چاه نوچاه در آن قرار دارند، دارای تعدادی گودال بزرگ و کوچک است و هر دو منطقه نمونه​های بسیار خوبی جهت مطالعه مناطق کارستی هستند.

چشمه کوهرنگ از نمونه​های بی نظیر چشمه​های کارستی است که خروجی آن حاصل تجمع آب​های فرورو از دامنه​های زردکوه در انبارهای ایجاد شده درون زمین است.

 

اصطلاحات رایج در مطالعه غارها

۱) سطح ایستابی

سطح ایستابی در غارها سطح متغیر آبِ درون غار در فصول مختلف سال است که عاملی مهم برای توجیه چگونگی تشکیل غارسنگ در بخش​های مختلف غار به شمار می​رود. نوسان سطح ایستابی نقش مهمی در ایستابی بدنه

غارهای آبی دارد و عملکرد آن مانند ملات شفته در پی ساختمان است. فرو افتادن سطح ایستابی به هر علت، در بلند مدت ریزش دیوارهای غار را در پی دارد. یکی از نکات جالب توجه در سطح ایستابی این است که تغییر این سطح با تغییرات آب و هوا در منطقه غار رابطه مستقیم دارد. به همین دلیل می​توانیم از تغییرات سطح ایستابی در غارهای آهکی، که به وضوح قابل تشخیص اند، برای مطالعه تغییرات آب و هوای یک منطقه در گذشته کمک بگیریم.

 

غارسنگ

به تمامی سنگ​هایی که بعد از زایش فضای غار و در بخش بالای سطح ایستابی بر اثر چکیدن آب حاوی بیکربنات کلسیم در مناطق مختلف غار پدید می​آیند، غارسنگ می​گوییم. گاه به علت عبور آب محتوی بیکربنات کلسیم از مناطق معدنی مختلف و حل شدن بخشی از کانی​های موجود در آب، غارسنگ​ها رنگ​هایی مختلف به خود می​گیرند.

رنگ عمومی کلسیت سازنده غارسنگ، شیری است. مرحله غارسنگ​سازی از فعالیت​های ثانویه هر غار است. سطح ایستایی باید افت کند تا در بخش بالایی آن غارسنگ تشکیل شود. غارِترنگ بهترین نمونه تشکیل غارسنگ بعد از زایش فضای اصلی غار است. در ترنگ غارسنگ​های شیری رنگی دیده می​شوند، که گویی آن​ها را در محلی دیگر ساخته و به سقف و دیوارهای غار چسبانده​اند.

 

انواع غارسنگ

۱) چکنده یا استالاکتیت

به تمامی غارسنگ​هایی که بر اثر چکیدن آب از سقف غار و تشکیل عمودی آن در زیر سقف پدید می​آیند، چکنده گفته می​شود. زمانی که آب محتوی بیکربنات کلسیم از منافذ سقف به شکل چکه به فضای غار راه می​یابد، علت تماس با هوای درون غار و تغییر فشار، بخشی کوچک از آن بخار، و به ازای آن، جزئی ناچیز کربن دی اکسید از قطره آب آزاد می​شود، و در این فرایند، جزئی بسیار کوچک کربنات کلسیم در محل جدایی قطره از سقف رسوب می​کند. به سبب تداوم این فرایند، طی میلیون​ها سال چکنده​هایی بسیار زیبا و گوناگون در سقف غار تشکیل می​شوند. چکنده​های اشکالی گوناگون دارند اما بیش​تر آن​ها به شک مخروط​هایی هستند که قاعده شان به سقف چسبیده و رأس آن​ها به سوی کف غار است. طول چکنده​ها گاهی به چند متر می​رسد. گاهی چکنده​ها به شکل گل کلم زایش می​یابند؛ در این صورت به آن​ها گل کلمی گفته می​شود. از شکل​های دیگر چکنده​ها،

چکنده​هایی به شکل توده​ای نخود یا توده​ای سوزن هستند که به آن​ها چکنده​های نخودی یا سوزنی گفته می​شود. در بین غارهای ایران، غار کتل خور مجموعه​ای از انواع چکنده​ها را داراست.

 

۲) چکیده یا استالاگمیت

به تمامی غارسنگ​هایی که در کف غارها و بر اثر فرایند غارسنگ​سازی زایش می​یابند، چکیده گفته می​شود. باقی مانده قطره آب محتوی بیکربنات کلسیم از نوک چکنده​ها جدا می​شود و به سوی کف غار در نقطه مقابل چکنده سقوط می​کند. در مسیر سقوط باز هم مقدار کمی از آب قطره تبخیر، و در نتیجه بخشی از کربن دی اکسید آن آزاد می​وشد و قطره به محض رسیدن به کف غار جزئی کوچک از کربنات کلسیم خود را در محل برخورد با کف غار رسوب می​دهد. تداوم این فرایند ظرف میلیون​ها سال چکیده​هایی گوناگون را در کف غار پدید می​آورد. چکیده​های زایش یافته دارای شکل​ها مختلف نخودی، خنچری، قارچی، اسفنجی، و خوشه​ای هستند. بیش​ترین و بارزترین چکیده​ها به شکل مخروط​هایی هستند که قاعده آن​ها به کف غار چسبیده و رأس آن​ها به سوی سقف غار است. در میان غارهای ایران، غار کتل خور، غنی​ترین چکیده​ها را داراست. پیوسته در مقابل چکیده​ای در کف غار، ممکن است چکنده​ای قابل ملاحظه در سقف موجود نباشد، چنان که در مقابل چکیده​های غول پیکر غار کُهک، بین غارهای ایران طویل​ترین مخروط​های چکیده را دارد، چکنده​ای قابل ملاحظه به چشم نمی خورد.

 

۳) ستون

گاهی چکنده از بالا و چکیده از پایین، طی مدت زمان طولانی به هم می​رسند و پدیده​ای زیبا به نام ستون تشکیل می​دهند.

 

۴) آبشار سنگ

گاهی آب محتوی بیکربنات کلسیم بعد از خروج از منافذ واقع در سطوحی از دیوا غارها که شیب مثبت دارند، به حالت لغزش به سمت پایین جاری می​شود. در این حالت بر اثر فرایند غارسنگ​سازی جزئی از کربنات کلسیم، که شرایطی مناسب برای جدایی آن از آب محتوی بیکربنات کلسیم فراهم شده است، در مسیر جریان آب رسوب می​کند و پدیده زیبایی روی دیوار غار به وجود می​آورد. به اینت پدیده به غلت شباهت به آبشار در حال ریزش، آبشار سنگ گفته می​شود. طویل​ترین آبشار سنگ در غار بَگلیجه و زیباترین و پهن​ترین آن در غار کهک زایش یافته است.

 

۵) غارسنگهای کریستالی

گاهی بیکربنات کلسیم فوق اشباع، در پاره​ای از بخش​های غار تحت فرایند کریستال​سازی قرار می​گیرد و کریستال​هایی با شکل​های گوناگون و بسیار زیبا تشکیل می​شود که نمونه​های آن در غار کتل خور و بخش​هایی از چاه​های هوایی بگلیجه دیده می​شود.

 

فضاهای تشکیل دهند یک غار

دهلیز: دهلیز راهرویی است که باید از آن خمیده یا خزیده عبور کنیم.

دالان: دالان راهرویی است که پهنای آن به اندازه دست​های باز شده یک انسان، و بلندی آن در حدی است که بتوانیم به طور ایستاده از آن بگذریم.

تالار: تالار به فضاهای وسیع با سقف​های بلند گفته می​شود.

دَخمه: دخمه فضایی است نسبتاً کوچک با ابعادی دست کم نزدیک به ۲ متر. دخمه فقط یک راه ورودی دارد و باید از همان راه ورودی خارج شویم.

 

شناسنامه غارها

شناسنامه هر غار شامل موارد زیر است:

۱٫ نقشه دقیق رسیدن به دهانه غار که معمولاً مسیر آن از یک شهر بزرگ در منطقه استقرار غار شروع، و با نشانی​های دقیق به دهانه آن ختم می​شود.

۲٫ طول تقریبی شعبه اصلی و شعبه​های فرعی غار.

نقشه نمایشی غار که شامل تالارها، دالان​ها، دهلیزها، دخمه​ها، و چاه​های درون غار است.

۴٫ ویژگی​ها، دیدنی​ها، و آثار تاریخی درون غار.

۵٫ محل​های خطرناک در بازدید از غار، مانند پرتگاه​ها و چاه​های موجود در مسیر.

۶٫ ارتفاع دهانه غار از سطح دریا.

۷٫ طول و عرض جغرافیایی دهانه غار.

۸٫ عمیق​ترین مکان درون غار.

1 نظر
  1. رسول می‌گوید

    با سلام وعرض ادب خدمت استادان وبزرگوارو عزیزایرادی در کار نیست
    اما اگه در مورد چیزی که مورد بعث قرار می گیردبتوانیم تصویری از آنرا در ادامه بعث داشته باشیم جالب تر خواهد شد چون نوشته وتصویرهمزمان باعث روشنترشدن مسئله می شود وهم خواندش لذت بیشتری دارد همچون که یک ویدیو تاثیرچشمگیری نسبت به یک موزیک خالی دارد.جسارت بنده حقیر را ببخشد استاد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.